پیک ایران
پیک ایران
کشف چهار صندوق رای در شیراز - 1388/4/11
نسب آنلاين : دست کم چهار صندوق رای در کتابخانه مرکزی شیراز کشف شد.امروز چهارشنبه 10 تیر، در جریان بازدید«محمدرضا رضازاده،استاندار فارس و آیه الله ایمانی،امام جمعه شیراز» و خبرنگاران روزنامه های محلی شیراز از عملیات احداث ساختمان کتابخانه مرکزی شیراز،چهار صندوق رای در ساختمان نیمه کاره کتابخانه کشف شد. استاندار فارس پس از مواجه شدن خبرنگاران با این صندوق ها از آن ها خواست که به این موضوع در رسانه ها اشاره ای نکنند.او این صندوق ها را جزو «اسناد ملی» اعلام کرد. ساختمان نیمه کاره کتابخانه مرکزی شیراز که شعبه ای از کتابخانه ملی است در نزدیکی تالار حافظ شیراز(چهار راه حافظیه)قرار دارد. صندوق های رای در حالی کشف شده اند که بنا بر قوانین انتخابات،پس از پایان شمارش آرا، صندوق ها باید به تهران فرستاده شده باشند
ایران پرس نیوز
مطبوعات آلمان: قیام های مردمی در راه است - 1388/4/11
پیک ایران
گزارشگران بدون مرز : مرتضوی جلادی که در تهران فرمان میدهد، کیست؟ - 1388/4/11
گزارشگران بدون مرز : مرد اجرایی سرکوب کنونی روزنامهنگاران و معترضان دستگیر شده در تهران، سابقهای سیاه در نقض حقوق بشر دارد. از تاریخ ٢٣ خرداد سعید مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مدیریت میکند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطین دادستانی حکم دستگیری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجوییها را هدایت می کند. بنا بر گذشتهاش ما میدانیم که دادستان فعالانه در بازجوییها شرکت دخالت دارد. سعید مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان میبد متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان برد، برای ورود به دانشگاه بسیجی شد و توانست بدون کنکور با سهیمه بسیج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه یابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان دادیار کارش را در دستگاه قضایی آغاز کرد و مدتی بعد به ریاست دادگستری شهر بابک رسید. وی خیلی سریع دریافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزدیک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضایی را در اختیار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سیاسی دستگاه قضایی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئیس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائیز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. ریاستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده میشد، وی را با توقیف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد. دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامهنگاری درس حقوق هم میدهد! در مسئولیت جدید خود نیز سیاست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاهداری و در پشت درها بسته محاکمه میکند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگیری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آمیبی لیگابو و لویی ژوانه در این باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پیش از آنها موریس کاپیتورن نماینده ویِژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از مقامات ایران خواهان برکناری وی از همه مسئولیت های قضایی شده بود.. یکی از ویژهگی های سعید مرتضوی در بازجوییها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائید شده است، استفاده از همهی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذیت روحی و روانی زندانی است. سعید مرتضوی یکی از اصلی ترین مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادایی ایرانیتبار در سال ١٣٨٢ است. زهراکاظميدر دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکسبرداری ازتجمع خانوادههای زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه نگار درمدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بيست تير ماه دربيمارستان نظامي بقية الله اعظم جان سپرد. در تاریخ ٣ تیرماه سال جاری وزیر امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقیق و بررسی در ایران تائید کردهاند که سعید مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعید مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در این قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ایران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقیق و بررسی انجام شود. در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نویسان" که آن نیز تحت هدایت سعید مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگنویسان امیدمعماریان، روزبه میرابراهیمی، جوادغلام تیممی و شهرام رفیع زاده با شکنجه و تهدید مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند. شهرام رفیع زاده یکی از " متهمان" این پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامهنگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرایط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. این نویسنده و شاعر ایرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز میگوید " در پرونده مااو در کليه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گيري اجباری نقش داشت. با اين حال در دو مورد بسيار مهم مرتضوي به شکل مستقيم نقش داشت اول : پس از آزادي صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهديد کرد که يا بايد اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنيم يا اينکه ما را دوباره بازداشت میکند و اينبار با حبس طولاني ٢٠ سال به بالا و برای هميشه زندانی میشويم .مرتضوي به صراحت ما را تهديد کرد که اگر زير بار اعترافات نرويم ممکن است براي خودمان يا يکي از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که اين "نمايش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهاي مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگوييد، میتوانيد به رافت اسلامي نظام اميدوار باشيد و برگرديد سر زندگي تان ولی اگر اين کار را نکنيد امکان زندگي از شما و خانواده گرفته میشود. مورد دوم او میخواست مشکل شخصیاش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جريان بازداشت ما حل کند، میخواست ما اعتراف کنیم و ورود زهرا کاظمي به کشور را به یکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهیم. در ٢٨ اسفند امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس جوان در زندان اوین و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. این روزنامه نگار نیز به دستور سعید مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولین اطلاعیه خود در همان تاریخ خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برایبررسی و تحقیق در باره چگونگی قتل این رورنامهنگار و وبلاگنویس شد. امروز در بندهای سیاه ٢٠٩ زندان اوین بر همه معلوم است که سعید مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگیر شده برخورد میکند
یورش به دانشگاه نوشیروانی بابل و دستگیری 2 تن از دانشجویان - 1388/4/11
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از دانشگاه نوشیروانی بابل ، ساعاتی پیش مامورین وزارت اطلاعات به دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل یورش بردند و حداقل 2 دانشجوی این داشنگاه را دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند. حوالی ساعت 13:00 امروز مامورین وزارت اطلاعات به سمت 2 دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل یورش بردند و یکی از آنها را دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند.دانشجوئی که امروز دستگیر شد نیما نحوی نام دارد. او در روزهای اخیر بارها مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفته بود. او در این یورشها که توسط مامورین وزارت اطلاعات صورت می گرفت دچار صدماتی شده بود ولی با حمایت سایر دانشجویان هر بار طرح دستگیری او خنثی میشد. بنابه گفتۀ فعالین دانشجوئی این دانشگاه صبح امروز مامورین وزارت اطلاعات علی تقی پور دانشجوی دیگر این دانشگاه را دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند. در حال حاضر ایمان صادقی،محسن برزگر،حمید جهان تیغ و سیاوش سلیمی نژاد در بازداشت وزارت اطلاعات بسر می برند. هنوز از محل بازداشت و وضعیت آنها هیچ خبری در دست نیست. بنابه گفتۀ دانشجویانی که اخیر از بازداشت مامورین وزارت رها یی یافتند. بازجویان وزارت اطلاعات داشجویان زندانی را تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار میدهند
مادران عزادار: وعده ما شنبه 13 تیرماه در پارک لاله - 1388/4/11
ادران عزادار» بیانیه شماره دو خود را با عنوان «سوگواری مادران عزادار ادامه دارد» منتشر کردند. سایت تغییر برای برابری: بنا به این بیانیه سوگواری خاموش و آرام مادران عزادار، عصر شنبه ششم تیرماه 88 در پارک لاله تهران، متاسفانه با هتک حرمت ، ضرب و شتم و دستگیری تعدادی از مادران و زنان جوان توسط نیروهای انتظامی و نظامی روبرو شد. به رغم مما نعت نیروهای پلیس از ورود زنان به پارک لاله و متفرق کردن افراد در پارک، بالغ بر 500 تن از مادران توانستند در گوشه و کنار پارک بنشینند و سوگوار فرزندانی شوند که در راهپیمایی های مسالمت آمیز و اعتراضی پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کرده و شهید شده بودند. در این بیانیه آمده است: «پیرو فراخوان اولیه مادران عزادار ما تا پایان دادن به خشونت ها و آزادی کلیه زندانیانی که برای اعتراض به تقلب های انتخاباتی دستگیر شده اند به ویژه مادران دستگیر شده در پارک لاله و مجازات قاتلان فرزندان مان شنبه های هر هفته از ساعت7 تا 8 بعدازظهر در پارک لاله و دیگر پارک ها به سوگ می نشینیم .» پارک لاله – بلوار کشاورز، نبش کارگر، پارک اندیشه – شریعتی نرسیده به پل سیدخندان، پارک ملت – خیابان ولی عصر و پارک گفتگو- گیشا از دیگر امکانی هستند که از سوی مادران عزادار برای سوگواری اعلام شدهاند. «مادران ! حس مادری مان ما را به دادخواهی از خون فرزندانمان و خواست آزادی فرزندان دربندمان واداشته است. از همه شما دعوت می کنیم با حضورتان در گوشه و کنار پارک های مذکور به این حرکت خودجوش مادرانه بپیوندید. اعتراض تان را نسبت به مسئولان با سکوت؛ و همبستگی تان را با مادران عزادار و مردم حق طلب با آمدن تان نشان دهید.» این بیانیه در ادامه خطاب به «برادران و پسران ما در نیروهای انتظامی و نظامی!» آورده است: «ما مادران شما هستیم، با شما با احترام و مادرانه رفتار می کنیم، حرمت مادران را نگاه دارید و به مادران تان خشونت نکنید تا به آه مادران دردمند گرفتار نشوید.» در انتهای این بیانیه آمده است: «وعده ما شنبه 13 تیرماه در پارک های لاله ، اندیشه ، ملت و گفتگومادران عزادار: وعده ما شنبه 13 تیرماه در پارک لاله - 1388/4/11
پیک ایران
کشف چهار صندوق رای در شیراز - 1388/4/11
نسب آنلاين : دست کم چهار صندوق رای در کتابخانه مرکزی شیراز کشف شد.امروز چهارشنبه 10 تیر، در جریان بازدید«محمدرضا رضازاده،استاندار فارس و آیه الله ایمانی،امام جمعه شیراز» و خبرنگاران روزنامه های محلی شیراز از عملیات احداث ساختمان کتابخانه مرکزی شیراز،چهار صندوق رای در ساختمان نیمه کاره کتابخانه کشف شد. استاندار فارس پس از مواجه شدن خبرنگاران با این صندوق ها از آن ها خواست که به این موضوع در رسانه ها اشاره ای نکنند.او این صندوق ها را جزو «اسناد ملی» اعلام کرد. ساختمان نیمه کاره کتابخانه مرکزی شیراز که شعبه ای از کتابخانه ملی است در نزدیکی تالار حافظ شیراز(چهار راه حافظیه)قرار دارد. صندوق های رای در حالی کشف شده اند که بنا بر قوانین انتخابات،پس از پایان شمارش آرا، صندوق ها باید به تهران فرستاده شده باشند
ایران پرس نیوز
مطبوعات آلمان: قیام های مردمی در راه است - 1388/4/11
"دی ولت" به نقل سرپرست موسسه خاورمیانه در بیروت مینویسد: ایران در بحران قرار دارد و دیر یا زود، قیامهای مردمی بار دیگر سر برخواهند آورد. **** رادیو آلمان: برخی از رسانههای آلمان، اعلام رسمی پیروزی احمدینژاد را سرآغاز اعمال خشونتهای بیشتر علیه مخالفان و توسل به ارگانهای سرکوب ارزیابی کردهاند. به گفته این رسانهها، جمهوری اسلامی بهتدریج مشروعیت خود را از دست میدهد. در پی تایید نتیجه انتخابات از سوی شورای نگهبان، دوباره صدها نفر از نیروهای انتظامی و امنیتی در مرکز شهرهای بزرگ ایران مستقر شدند. به گفته برخی از روزنامههای آلمانی، این اقدام نشانهی وحشت جمهوری اسلامی از شکلگیری تظاهرات خیابانی است. بحران مشروعیت جمهوری اسلامی روزنامه «دی ولت» به نقل از منابع خود در تهران می نویسد، پس از تایید رسمی پیروزی احمدینژاد نیروهای بسیجی در تهران مستقر شده و با تجهیزات کامل، خود را برای مقابله با مردم آماده کردند. ظاهراً میان تظاهرکنندگان و نیروهای انتظامی زد و خوردهایی نیز رخ داده است. دی ولت به وظیفه شورای نگهبان در چارچوب قانونی اشاره کرده و مینویسد، «گرچه شورای نگهبان نهادی مستقل به شمار میآید، اما در حال حاضر این شورا تحت نفوذ آیتالله خامنهای قرار داشته و از احمدینژاد حمایت میکند.» به گفته روزنامه "دی ولت" و به نقل از شاهدان عینی، پس از تایید نتیجه انتخابات شعارهای شبانه مردم شدت بیشتری گرفته است. حضور سنگین نیروهای امنیتی و پلیس مجال تظاهرات گسترده را از مردم را گرفته است. به ادعای مقامات رسمی، تنها ۶۰۰ نفر تاکنون بازداشت شدهاند، اما سازمانهای حقوق بشری تعداد دستگیرشدگان را بیش از دو هزار نفر تخمین میزنند. "دی ولت" به نقل از پاول سالم، سرپرست موسسه خاورمیانه در بیروت مینویسد: «ایران هنوز در بحران قرار دارد و دیر یا زود، قیامهای مردمی بار دیگر سر برخواهند آورد.» این روزنامه آلمانی در پایان گزارش خود میافزاید، که بسیاری از روحانیان بانفوذ از سرکوب و کشتار مردم در خیابانها ناخشنود هستند. این اقدامات، مشروعیت حکومت را به شدت خدشهدار کرده و هیچکس نمیداند سرانجام آن چه خواهد شد. دیدار اخیر احمدینژاد از وزارت اطلاعات پیامی روشن برای معترضان در بر داشت. جمهوری اسلامی برای مهار اعتراضات مردم و مخالفان سیاسی مجبور به استفاده از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی است. روزنامه «فرانکفورتر روندشاو» به موج دستگیریهای در ایران اشاره داشته و وضعیت زندانیان روزهای اخیر را به شدت خطرناک توصیف کرده است. این روزنامه در گزارش خود، به شکنجه بازداشتشدگان در زندان اوین پرداخته است. به گفته این روزنامه مقامات امنیتی میکوشند، از زندانیان اعترافات اجباری بگیرند. "فرانکفورتر روندشاو" به نقل فخری محتشمیپور، همسر عبدالله رمضانزاده، که هماکنون در زندان به سر میبرد، مینویسد: «رمضانزاده در خطاب به دوستان و همرزمان سیاسی خود گفته است که به حرفهای ما در تلویزیون باور نداشته باشید.» سخنان تند احمد خاتمی در نماز جمعه تهران شکی باقی نگذاشت که برخی از تندروها خواستار مقابله «سخت و بیرحمانه» با رهبران ناآرامی اخیر هستند. جناحهای تندور مخالفان جمهوری اسلامی را تهدید به مرگ کردهاند. بسیجیهای جوان علیه زنان تظاهرکننده "فرانکفورتر روندشاو" به نقل از تظاهرکنندگان مینویسد، دولت برای سرکوبی مردم، از جوانان ۱۵ و ۱۶ ساله بهره میگیرد. این چماقداران جوان به ویژه با خشونت زیادی، زنان تظاهرکننده را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. به گفته سازمان عفو بینالملل حتا مجروحان در بیمارستانها نیز از دست نیروهای بسیجی در امان نیستند. این افراد با هجومهای شبانه خود به خانهها هم به آزار و اذیت مردم پرداخته و افرادی را که بر روی بامها شعار «الله اکبر» سر میدهند، شناسایی میکنند
پیک ایران
گزارشگران بدون مرز : مرتضوی جلادی که در تهران فرمان میدهد، کیست؟ - 1388/4/11
گزارشگران بدون مرز : مرد اجرایی سرکوب کنونی روزنامهنگاران و معترضان دستگیر شده در تهران، سابقهای سیاه در نقض حقوق بشر دارد. از تاریخ ٢٣ خرداد سعید مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مدیریت میکند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطین دادستانی حکم دستگیری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجوییها را هدایت می کند. بنا بر گذشتهاش ما میدانیم که دادستان فعالانه در بازجوییها شرکت دخالت دارد. سعید مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان میبد متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان برد، برای ورود به دانشگاه بسیجی شد و توانست بدون کنکور با سهیمه بسیج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه یابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان دادیار کارش را در دستگاه قضایی آغاز کرد و مدتی بعد به ریاست دادگستری شهر بابک رسید. وی خیلی سریع دریافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزدیک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضایی را در اختیار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سیاسی دستگاه قضایی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئیس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائیز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. ریاستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده میشد، وی را با توقیف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد. دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامهنگاری درس حقوق هم میدهد! در مسئولیت جدید خود نیز سیاست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاهداری و در پشت درها بسته محاکمه میکند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگیری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آمیبی لیگابو و لویی ژوانه در این باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پیش از آنها موریس کاپیتورن نماینده ویِژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از مقامات ایران خواهان برکناری وی از همه مسئولیت های قضایی شده بود.. یکی از ویژهگی های سعید مرتضوی در بازجوییها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائید شده است، استفاده از همهی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذیت روحی و روانی زندانی است. سعید مرتضوی یکی از اصلی ترین مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادایی ایرانیتبار در سال ١٣٨٢ است. زهراکاظميدر دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکسبرداری ازتجمع خانوادههای زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه نگار درمدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بيست تير ماه دربيمارستان نظامي بقية الله اعظم جان سپرد. در تاریخ ٣ تیرماه سال جاری وزیر امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقیق و بررسی در ایران تائید کردهاند که سعید مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعید مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در این قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ایران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقیق و بررسی انجام شود. در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نویسان" که آن نیز تحت هدایت سعید مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگنویسان امیدمعماریان، روزبه میرابراهیمی، جوادغلام تیممی و شهرام رفیع زاده با شکنجه و تهدید مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند. شهرام رفیع زاده یکی از " متهمان" این پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامهنگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرایط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. این نویسنده و شاعر ایرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز میگوید " در پرونده مااو در کليه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گيري اجباری نقش داشت. با اين حال در دو مورد بسيار مهم مرتضوي به شکل مستقيم نقش داشت اول : پس از آزادي صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهديد کرد که يا بايد اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنيم يا اينکه ما را دوباره بازداشت میکند و اينبار با حبس طولاني ٢٠ سال به بالا و برای هميشه زندانی میشويم .مرتضوي به صراحت ما را تهديد کرد که اگر زير بار اعترافات نرويم ممکن است براي خودمان يا يکي از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که اين "نمايش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهاي مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگوييد، میتوانيد به رافت اسلامي نظام اميدوار باشيد و برگرديد سر زندگي تان ولی اگر اين کار را نکنيد امکان زندگي از شما و خانواده گرفته میشود. مورد دوم او میخواست مشکل شخصیاش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جريان بازداشت ما حل کند، میخواست ما اعتراف کنیم و ورود زهرا کاظمي به کشور را به یکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهیم. در ٢٨ اسفند امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس جوان در زندان اوین و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. این روزنامه نگار نیز به دستور سعید مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولین اطلاعیه خود در همان تاریخ خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برایبررسی و تحقیق در باره چگونگی قتل این رورنامهنگار و وبلاگنویس شد. امروز در بندهای سیاه ٢٠٩ زندان اوین بر همه معلوم است که سعید مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگیر شده برخورد میکند
Ingen kommentarer:
Send en kommentar