mandag den 29. juni 2009

An analysis: How long can IRGC keep up the crackdown?

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، روز دوشنبه تهديد كرد كه در صورت ادامه اعتراض‌هاى خيابانى، معترضان بايد آماده «برخورد قاطع و انقلابى از سوی سپاه، بسيج و دیگر نيروهاى امنيتى» باشند.

بيانيه سپاه پاسداران، همچنین از هشدار به برخى از كانديداهاى انتخابات رياست جمهورى نیز خبر می‌داد؛ نامزدهایی که به گفته سپاه پاسداران، مردم را به « تجمعات و اعتراضات غير قانونى» دعوت مى‌كنند.

درباره تازه‌ترین هشدارها و تهدیدهای سپاه پاسداران، «حسین آرین»، کارشناس نظامی رادیو فردا چنین می‌گوید

سپاه يکی از طرفين اين دعوا است، زيرا سپاه پشتيبان آيت الله خامنه ای است و با توجه به ماموريتی که دارد خودش را مدافع نظام جمهوری اسلامی می‌داند. از ديد سپاه افراد معترض، مخالف رژيم هستند و به همين جهت وارد ميدان شده است.

اما سپاه پيش از برگزاری انتخابات هم متهم می‌شد که از يکی از نامزدهای انتخابات يعنی محمود احمدی نژاد پشتيبانی می‌کند.

پيش از اين سپاه تمام مدت از محمود احمدی نژاد پشتيبانی کرده است. در نگاه به گذشته می‌بينيم بعد از روی کار آمدن محمد خاتمی برای دور دوم، رهبر جمهوری اسلامی و سپاه توجه اصلاح طلبان به نهادهای مدنی و دانشجويان و همچنين آزادی‌های نسبی که در جامعه پديد آمده بود را خطری می‌ديدند و از همان زمان نتيجه گرفتند که بايد يک دولت کاملا اصولگرا روی کار آيد و به طور کامل وضعيت فعلی را تداوم دهد.

درعين حال سپاه منافع بسيار زيادی در داخل رژيم دارد. با نگاهی به ترکيب وزرا، نمايندگان مجلس و کسانی که از سپاه در وزارتخانه‌های مختلف و فرمانداری‌ها هستند، بسياری از تحليلگران بر اين باورند که سياست ايران به طرف نظامی‌گری پيش می‌رود.

سپاه در بيانيه خود هم کسانی که مردم را به خيابان‌ها دعوت کنند و هم کسانی که به گفته سپاه در خيابان‌ها به تجمع غير قانونی دست بزنند، تهديد به برخورد انقلابی کرده است. از سوی ديگر آيت الله خامنه ای در خطبه‌های نماز جمعه گفت هر چهار نامزد عناصر درون نظام هستند. اگر سپاه بخواهد با آقای ميرحسين موسوی و آقای کروبی برخورد کند، اين طور برداشت نمی‌شود که جناح‌هايی در درون نظام به برخوردهای خشونت بار با يکديگر روی می‌آورند؟

اولا اين تظاهرات در تاريخ ۳۰ ساله جمهوری اسلامی بی‌سابقه بوده است. چه سپاه بخواهد چه نخواهد، جامعه ايران دو قطبی شده است. من فکر نمی‌کنم سپاه وارد معرکه شود و با کسانی چون ميرحسين موسوی يا ديگران وارد کارزار شود. نگرانی اصلی سپاه و بسيج از ادامه اين اعتراضات در خيابان‌ها است، چون آن را تهديدی بسيار جدی برای رژيم سیاسی ایران می‌دانند

شما گفتيد سپاه نگران ادامه اين اعتراضات خيابانی است، يعنی سپاه می‌خواهد در کوتاه مدت به اين وضعيت خاتمه دهد. آيا سپاه از نظر ساختاری و از نظر نظامی توانايی انجام چنين کاری را دارد؟

سپاه از نظر نظامی توانايی لازم را دارد. البته خود سپاه نيروی عظيمی نيست و تعداد آن‌ها حدود ۱۲۰ هزار نفر است، ولی بسيج به عنوان يک نيروی عظيم زير مجموعه سپاه است.

اما نيروی اساسی که سپاه بر آن تکيه می‌کند ۲۵۰۰ گردان «عاشورا» و «الزهرا» است که تعداد هر کدام از اين گردان ها بين ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر است. با توجه به آموزش‌هايی که اين افراد ديده‌اند به خصوص آموزش کنترل اغتشاشات، قادر هستند از نظر فيزيکی با مردم مقابله کنند.

در سال‌های گذشته يک پژوهش که به صورت غير رسمی منتشر شد، حاکی از آن بود که نيروهای امنيتی معتقد هستند امکان برخورد با اعتراض‌ها در بيش از۲۰ نقطه در سراسر ايران وجود ندارد. ارزيابی شما در اين باره چيست؟

اگر دامنه نا آرامی‌ها بسيار گسترده باشد و تداوم يابد، ممکن است اين نيروها قادر به مقابله نباشند، اما ما بايد بدانيم از تابستان سال ۷۳ که نا آرامی‌های قزوين و بعد از آن اعتراضات های دانشجويان آغاز شد، سپاه خود را سازماندهی کرده است. از نظر نظامی اين‌ها می‌توانند مقابله کنند ولی فقط برای مدت کوتاه

افراد سپاه و بسيج، مردمی از طبقات مختلف اجتماعی هستند. فرماندهان بلند پايه سپاه بايد وفاداری خود را به طور کامل نسبت به نظام جمهوری اسلامی نشان دهند، اما در رده‌های پايين‌تر اين مسئله ممکن است در دراز مدت صدق نکند

گذشته از اين بخش عمده‌ای -حدود ۸۰ درصد از نيروی سپاه- نيروی وظيفه هستند، يعنی درجه‌داران و افسران و سربازان وظيفه هستند و ممکن است همان وضعيتی که در زمان شاه در جريان انقلاب ۱۳۵۷ پيش آمد، اينجا هم پيش آيد و بدنه اصلی سپاه و بسيج به طرف معترضان کشيده شوند. چون اين‌ها در دراز مدت نمی‌توانند با خواهران و برادران خود در کوچه و خيابان مقابله کنند و مبارزه مسلحانه را عليه مردم ادامه دهند

To all Iranian lawyers


وکلای عزیز اکنون نوبت شماست

اکنون تعداد زیادی از جوانان دستگیر شده اند که به دلیل نا آگاهی از حقوق خود ممکن استمتحمل زیانهای شدیدی شوند از وکلای عزیز خواهش می کنیم که وکالت جوانان دستگیر شده را هر چه سریعتر با حداقل دریافتی قبول کنند. امروز به دانش شما احتیاج داریم. از شما خواهش می کنیم نمایندگان خود را به محل تجمع خانواده های دستگیر شده بفرستید و به آنها پیشنهاد وکالت بدهید. مطمئن باشید تاریخ ایران این خدمت شما را از یاد نخواهد برد. در ضمن با وجود شما فشار بر دستگیر شدگان بسیار کمتر خواهد شد. در صورت امکان بصورت دو یا سه نفره وگالت یک فرد را به عهده بگیرید. تمام دادگاهها باید با حضور وکیل مدافع تشکیل شود

Another Interview with a Basiji

گفتو گویی با یکی‌ از بسیجیان نیرو های رزمی ذوالفقار


در تمام درگیری‌های میدان آزادی و کشتار بی‌ گناهان یکی‌ از مهمترین گروهایی که با چاقو و چوب به مردم حمله میکردند مربوط به بسیجیان رزمی کار ذوالفقار بود

دوستی‌ نقل میکرد من به اجبار با آنها همکاری می‌کنم و بعد از کشتار میدان آزادی در مسجدی در خیابان مالک اشتر جمع شده بودیم و هر کدام از این بچه ها گزارش کار میدادند

برای نمونه ابوالفضل محمدی عنوان میکرد که تعداد زیادی از جوانها رو طوری مضروب کرده است که تا پایان عمرشان قابل راه رفتن نباشند، شخص دیگری به اسم حسین از بسیجیان خیابان ۳۰ متری ج(پایگاه ملک اشتر در خیابان آزادی) عنوان میکرد من حدود ۲۰ نفر را از پشت موتور با چاقو زدم فقط در یک مورد آنها خیلی‌ ناراحت شدم که یک پیر زنی‌ حدود هفتاد و هفتاد پنج ساله بود. و سپس از دکتر رضایی میپرسد خدا مرا خواهد بخشید؟

و دکتر رضایی در جواب گفت اینها یزیدیان هستند و ما لشکریان امام حسین، هر گونه آسیب زدن به اینها از نظر مقام معظم رهبری مباح هست حتی آتش زدن خانه هایشان و نا امن کردن زندگی‌ در ایران برای آنها، این کشور را امام زمان به ما هدیه داده و ما باید از هر ترفندی برای سرکوب مخالفین و یزیدیان استفاده کنیم، و سپس نقل خاطره‌ای میکرد از مقام معظم رهبری : کشور ایران را خود آقا امام زمان به ما هدیه کرده است و با هر ترفندی شده است تا ظهور امام زمان باید کشور را در دست داشته باشیم

البته باید بگویم این دوست تعریف میکرد که تعداد زیادی از بچه‌های رزمی کار ذوالفقار از این وضعیت بسیار ناراحت هستند حتی وقتی‌ ما در درون خودمان با آنها صحبت می‌کنیم بخشی از بچه‌ها عنوان میکنند که فرق ما با سربازان شاه چه هست؟ که هر عمل حرام و خلاف اخلاقی‌ را با هیچ ابایی انجام میدهیم و نقل میکرد در یکی‌ از فرعیهای خیابان آزادی ۳ جوانی که پس از تظاهرات در حال بازگشت به خانه هایشان بودند آن قدر کتک زدند که هر سه جان سپردند و تعداد زیادی از مردم شاهد بر این ماجرا بودند، و اگر مردم بخواهند علیه ما شهادت بدهند چه باید بکنیم؟ بالاخره اگر بخواهم بگویم آنقدر ما در این چند روز گذشته جنایت کردیم که هم دنیا و هم آخرت خود را از دست داده ا‌یم، اکثر بچه‌ها عذاب وجدان گرفته اند ولی‌ متاسفانه راه برگشتی‌ نیست چون شدیدا همه ما میترسیم که اگر ورق باز گردد همه ما محاکمه خواهیم شد و با جنایات صورت گرفته مطمئنا سر نوشتی‌ غیر از مرگ در انتظار ما نخواهد بود، پس به همین جهت هر روز بیشتر در این لجنزار فرو میرویم. این دوست میگفت بچه‌ها حتی خجالت میکشند نماز بخوانند چون میدانند هیچ رضایی از طرف خداوند برای این جنایات وجود ندارد و همانند شمر که با حکم قاضی شارع که فتوا قتل امام حسین را داد ما نیز با فتوا چنین قضاتی به جان مردم افتاده ا‌یم

من به این دوست گفتم تو که آدمی‌ این چنینی نبود، چگونه گرفتار این منجلاب شدی، تو که همیشه میگفتی‌ برای خدمت به مردم آمدی؟ تو که میگفتی‌ صرفاً برای این در بسیج هستم که نگذارم قدرتمندان به مردم مظلوم ستم کنند و... حرفهای دیگری زدم که دوست ما بغضش ترکید و دیگر قادر به صحبت کردن نبود


آقای خامنه ای، چه بر سر این جوانان آوردی، چرا مردم رو مقابل مردم گذاشته ای، آیا پنج روز حکومت به دنیا ارزش چنین جنایت ها را دارد؟ اما مطمئن باش قبل از همه همین بچه‌های بسیج تو را محاکمه خواهند کرد

به امید آنروز که دور نیست

Ahmadinejad vs. Amir Kabir

امیرکبیر گریست

سال 1264 قمرى، نخستين برنامه‌ى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امير کبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويس‌ها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان مى‌شود هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باخته‌اند، امير بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانويس‌ها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند يا از شهر بيرون مى‌رفتند روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول به امير اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سى‌صد و سى نفر آبله کوبيده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هايتان آبله‌کوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مى‌شود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست داده‌اى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد... در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مرده‌اند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاى‌هاى مى‌گريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچه‌ى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشک‌هايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيده‌اند امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ايرانى‌ها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مى‌گريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند

søndag den 28. juni 2009

Who is Mojtaba Khamenei?



مجتبی خامنه ای (پسرعلی خامنه ای) كيست؟



او را میتوان تئوریسین اصلی کودتای 23 خرداد نامید. همچنین او داماد غلامعلی حداد عادل رییس سابق مجلس شورای اسلامی است. او که روابط نزدیکی با سران سپاه دارد قصد دارد با کمک آنها خود را خلیفه ایران کند و جمهوری اسلامی را به حکومت اسلامی تبدیل کند. وی با اجرای کودتای 23 خرداد و حذف اصلاح طلبان و شخص هاشمی رفسنجانی و با تحت فشار قرار دادن مجلس خبرگان رهبری میخواهد بر دستگاه خلافت بنشیند و حکومت اسلامی تشکیل دهد. او شخصی بسیار تندرو و دارای انیشه های افراطی همچون طالبان است. او از شاگردان مصباح یزدی بوده است. ردپای او در بسیاری از پروژه های نفت دیده می شود. خبرهای مربوط به بیت رهبری گویای این نکته است که رهبری نظام تمام امیدش برای رهبری آینده را به پسرش مجتبی بسته است. مجتبی که چهل ساله است مافیای ایثارگران و انصار را اداره می کند. مجتبی حکم اجتهاد نیز گرفته و در منابع اجتهادی و فقاهتی قم اعمال نفوذ زیادی دارد و از طرفی هم با حاج آقا خرازی قم که رهبر معنوی و تشکیلاتی بسیاری از جریانهای انصار است روابط نزدیک دارد. بسیاری معتقدند که او به عنوان مهره وصل بیت و حزب الله عمل می کند و رد پایش در بسیاری از پروژه های حزب الله دیده می شود. گفته می شود که رهبری نظام به او امید فراوان بسته است که تا ده سال دیگر که او پنجاه ساله می شود و موقعیت فقهی بالائی پیدا می کند جانشینی جوان و مقتدر برای خامنه ای باشد. به زودی اطلاعات بیشتری در مورد مجتبی و روابطش با حزب الله تهران و قم در پشت پرده منعکس می شود. برای نخستین بار مهدی کروبی در جریان انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری به نقش مجتبی خامنه ای و سپاه در تقلب برای پیروزی احمدی نژاد اشاره کرد

---

گزارش روزنامه گاردین را بخوانیم: «مجتبی خامنه ای را بیشتر بشناسیم! (به نقل از گاردین) او کلید دار و دروازه بان بیت رهبری و مرد پشت پرده ی تمام ماجراهای اخیر (و 4 سال پیش) است. به گفته دیپلمات‌ها این اوست که دستور می‌دهد تا تظاهرات سرکوب شود و نیروها به مردم بی‌دفاع حمله کنند. مجتبی خامنه‌ای احمدی‌نژاد را می‌چرخاند و باعث و بانی انتخاب او هم در چهار سال پیش هم او بود. (این موضوع را آقای مهدی کروبی در آن زمان افشا کرد) گفته می‌شود مجتبی بیشتر از پدرش بنیادگرا ست و در واقع کلید‌دار و دربان بیت رهبری است. برخی در ایران بر این باورند که آیت‌الله علی خامنه‌ای مجتبی را برای جانشینی خود آماده می‌کند. البته این برعهده مجلس خبرگان است که رهبر یا شورای رهبری انتخاب کند، اما آیت‌الله خمینی در زمان حیاتش خود علی خامنه‌ای را بدون مجلس خبرگان به «رهبری» نصب کرد. اما جای پرسش بسیار است که خامنه‌ای نیز بتواند با دور زدن مجلس خبرگان رهبر انتصاب کند. (به ویژه حالا که مردم او را مسئول قتل‌های چند روز اخیر می‌دانند و با پشتیبانی صریح از احمدی نژاد بخشی از باند احمدی نژاد و شرکا گردید و این بی‌طرف بودن مقام رهبری را عملا از بین برد). امروز شعارهای دولتی پیرامون علی خامنه‌ای اغلب شعار “علی، علی ما ست!” میباشد تا این علی را با حضرت علی پیوند بزنند. و می دانیم که حضرت علی پسرش امام حسن را به جانشینی خود انتخاب کرد! یکی از اساتید دانشگاه سنت آندرو، دکتر علی انصاری می‌گوید این روزها همه جا صحبت از “مجتبی خامنه‌ای” هست و جانشینی او. همین استاد اضافه می‌کند که او خود را دراز مدت برای چنین مقامی آماده می‌کند. — مقاله گاردین اینجا ختم می‌شود

اما مسائل دیگری هم در میان است که نام مجتبی را بیشتر سر زبان‌ها انداخته‌است. او را مرد یک میلیارد و ششصد میلیون دلاری می‌نامند. چون چند هفته پیش دولت انگلیس ناگهان اعلام کرد که سپرده یک حساب بانکی به مبلغ 976.110.00 پوند انگلیس را مسدود کرده است. این کار ظاهرا به درخواست اتحادیه اروپا انجام گرفت اما در نهان گفته می‌شود چون این مبلغ به شخص مجتبی خامنه‌ای تعلق داشت و حساب صد امام و صندوق بیت امام و دیگر پولهای دریافتی بیت به این حساب واریز می‌شده و اغلب خریدهای وسائل سرکوب، از جمله یونیفرم‌های فضائی – هالیوودی پلیس و باتون و سلاح‌های دیگر و موتورسیکلت لباس شخصی ها و بسیجی ها و غیره، همه از این حساب برداشت می‌شده، دولت انگلیس برای همین این حساب را مسدود کرده است. گفته می‌شود خشم شدید و بی‌سابقه آیت‌الله خامنه‌ای هم از انگلیس در نماز جمعه برای همین بوده‌است

--------------------------------------------

خبر تکمیلی: خبر مسدود شدن یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از دارا یی‌های ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روز‌ها توجه زیادی به آن نشد، حال آن چه در زیر میخوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی‌ عصبانیت خامنه‌ای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا می‌باشد. حساب بانکی‌ به نام مجتبی خامنه‌ای پسر رهبر انقلاب ، در یکی‌ از بانک‌های لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیر‌یهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس مبنی بر اینکه این پول متعلق به مردم ایران است و باید توقیف شود از یک ماه پیش شروع شد. و دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده خامنه‌ای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عده ای موفق شدند با اقدام‌های قانونی کار را روز ۲۳ خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است. با آنکه دولت انگلیس از مدت ها پیش اطلاع داشت که این حساب بانکی متعلق به کیست اما بهانه ای قانونی برای کنترل آن نداشت، که با فاش شدن نقش مجتبی خامنه ای در کودتای انتخاباتی اخیر، این مجوز پیدا شد

میلیون دلار به نام فردی به اسم شوجونی و غیره اشاره کرد... گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که بالغ بر در ضمن تعداد زیادی از وابستگان به بیت رهبری یا اشخاص حقیقی نزدیک به آقای خامنه‌ای میلیاردها دلار به اسامی مختلف در بانک‌های کشورهای اروپایی‌ حساب دارند ...از جمله می‌توان در بانکی‌ در آلمان مبلغ ۸۰۰ میلیون دلار به نام مجتبی‌ تهرانی‌ و یا ۷۴۰۱۰ میلیارد دلار می‌باشد و توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است... عصبانیت آقای خامنه‌ای از دولت انگلیس صرفاً به خاطر توقیف پول پسرشان می‌باشد، حتا سفارت ایران در لندن بارها با مسئولین انگلیس در این بار مذاکره کرده‌اند که با اقدامات قانونی عده ای، دولت انگلیس نمیتوانست کمکی‌ به آقای خامنه‌ای کند..

fredag den 26. juni 2009

Fair news coverage


Click on the picture to view it in full size!

Other ways to protest!

توجه! همکاری در تحریم صدا و سیما

صدا و سیما این روزها دروغگویی ها و تحقیرهایش را به اوج رسانده.

یک راه که برای مقابله مدنی با این رسانه دروغ پرداز توسط گروهی از مردم پیشنهاد شده و کاملا نیز عملی است تحریم خرید کالاهایی است که در صدا و سیما تبلیغ میشود.

کافیست کالایی که تبلیغ میشود را در خاطر داشته و به هنگام خرید از آنها نخرید و حتا ممکن است به فروشنده نیز بروز بدهید که این کالا را به دلیل تبلیغ شدن در صدا وسیما نمی خرید.

مطمئن باشید همین حرکت مدنی که کوچکترین هزیته ای هم برایتان ندارد و هیچ آسیبی به شما و عزیزانتان نمیرساند در صورت همه گیر شدن میتواند بسیار کارساز باشد.

صدا و سیما در سال دست کم 300 میلیارد تومان از تبلیغات درآمد دارد. از چیپس و پفک گرفته تا لوازم خانوادگی.

پس همراهی کنید و دیگران را نیز به این حرکت مدنی دعوت کنید.

اگر جرات به خیابان رفتن وشعار دادن نداریم دست کم از این راههای ساده استفاده کنیم.

اینرا برای دیگران نیز ارسال کنید.

torsdag den 25. juni 2009

Some ways to defend yourself

چندین راه برای دفاع شخصی‌ در مقابل نیروهای بسیج و سپاه

اگر نیروها شما را گرفتند، برای رهایی مدام خود را به جهات مختلف حرکت دهید چرا که نیرو‌ها باید با یک دست شما را نگاه دارند و به همین لحاظ یک دست بیشتر ندارند که ضربات شما را منحرف کنند. برای رهایی از چنگ نیروهای امنیتی کارساز‌ترین وسیله پنجه بکس چوبی است که به راحتی‌ با یک تخته چوب، دریل ،اسکنه و یا هر وسیله تراش دیگر قابل ساخت است. بیشتر از نیم ساعت وقت نمیگیرد و در عین حل بسیار سبک، قابل حمل و کار ساز می‌باشد. در حین ساخت مطمئن شوید که لبه‌های بیرونی موج دار و تیز باشند

حملات موتور سوارن

نیروهای بسیج در حملاتشان از تاکتیک حمله و عقب نشینی استفاده میکنند که بیشتر از هر چیز در جهت ایجاد وحشت می‌باشد. این تاکتیکی است که نیروهای اسب سوار پلیس آمریکا در فرو نشاندن تظاهرات‌های مربوط به حقوق مدنی استفاده میکرده است. استفاده از موتور سیکلت در محیط شهری منفعتی بدیهی‌ دارد چرا که موتور جاهایی‌ میتواند برود که ماشین نمیتواند. اما استفاده از موتور سیکلت مضراتی هم دارد که ممکن است نیروهایی که از آن استفاده میکنند را از پای در بیاورد.

کارساز‌ترین راه برای از کار انداختن موتور‌های بسیج استفاده از اسپایک تایر است. با اینکه لاستیک موتور‌های بسیج از نوع خاصی‌ کربن ساخته شده است، نمی‌تواند در برابر چندین پارگی مقاومت کند. آسان‌ترین روش برای پنچر کردن لاستیک موتور‌های بسیج وسیله‌ای است به اسم کلترپ آهنی. این وسیله را میتوانید ظرف چند دقیقه با نگاه داشتن دو میخ با زاویه ۶۵ درجهٔ به هم و بافتن آنها دور هم بسازید. یک تعدادی از اینها را روی زمین و در مسیر موتور سوارن پخش کنید. با پاره شدن لاستیک‌هایشان امکان کنترل را از دست خواهند داد

در مقابل گاز اشک آور

یک تکه پارچه را در سرکه خیس کنید. دهان و بینی‌ تان را کاملا با آن پارچه بپوشانید و مقدار زیادی آب همراه داشته باشید که در صورت تماس مستقیم چشمهایتان را با آن بشورید. اینکه آتش زدن لاستیک جلوی عملکرد گاز اشک آور را می‌گیرد یک شایعه است.

در مقابله با باتون

نیروهای ضد شورشی در استفاده از باتون آموزش دیده اند. آنها میدانند که میتوان به راحتی‌ یک هدف ثابت و راحت تر از آن یک هدف متحرک رو به فرار را مورد ضربه قرار داد. زدن یک هدف با باتون بستگی به یک زمان بندی درست دارد. بد‌ترین کاری که میشود در مقابل نیروهای باتون به دست کرد این است که از آنها فرار کنید چرا که به آنها اجازه میدهد که به خوبی‌ ظرباتشان را زمان بندی کنند. بهترین روش برای مقابله با یک باتون به دست این است که زمان بندی او را با حرکت مستقیم به سمتش به هم بزنید. درست خواندید. دور شوید، بچرخید و مستقیم به سمتش بروید که فاصله بین او و شما کم شده و از میان برود. به این ترتیب زمان بندی او را کاملا در هم میریزید. درست مانند یک بکسر که نمی‌تواند حریف ۵ سانت نزدیک به خودش را هدف قرار دهد. برای همین است که بکسر‌ها مدام اینور و آنور میپرند. با رفتن به سمت گارد زمان بندی او را به هم میریزید و حتی ممکن است بتوانید او را به زمین بزنید.

شکل دهی‌ شورش

نیروهای بسیج و گارد‌های امنیتی بهترین عمل کرد را زمانی‌ دارند که مردم پراکنده باشند. بدترین حالت برای آن‌ها زمانی‌ است که مردم با هم و جدا ناپذیر باشند. در دههٔ ۹۰ تظاهرات کنندگان کارگر در کره جنوبی بهترین شورش را در تاریخ ترتیب دادند به این ترتیب که هزاران نفر همگی‌ بازوهیشان را در هم قفل کردند و به هیچ عنوان رها نکردند. پلیس ضد شورش توانست آنها را پراکنده کند

A political analysis

اگر به سرنوشت کشورتان علاقمندید حتما بخوانید.

انتخابات ریاست جمهوری یا تغییر نوع نظام ایران به نظام عدل اسلامی

نویسنده: م. م

کسانی که این روزها شاهد مناظره احمدی نژاد با میر حسین موسوی بوده اند چیزی را مشاهده کرده اند که شگفتی هر کسی را بر می انگیزاند. احمدی نژاد بی باکانه و بر خلاف قانون، هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس خبرگان رهبری، امام جمعه موقت تهران و رئیس تشخیص مصلحت و نیز ناطق نوری رئیس بررسی مفاسد از جانب رهبری را غارتگران بیت المال خواند بی آنکه بیمی از عواقب کار خود داشته باشد! در این میان برخی مردمان ساده اندیش ایران نیز که هنوز فکر می کنند هاشمی مرد قدرتمند سال های پیش است به استقبال سخنان احمدی نژاد رفته وی را قهرمانی می خوانند که هاشمی را به مبارزه می طلبد. اما به راستی در جمهوری اسلامی چه خبر است؟ پشت پرده این ماجرای شگفت آور که مشروعیت کل نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته چه گروه یا کسانی بوده، چه هدفی را دنبال می کنند؟ آیا آن طور که بسیاری می پندارند این ماجراها و زیر سوال رفتن حاکمیت سی ساله انقلاب توسط احمدی نژاد را صرفا باید در حد یک کنش محدود انتخابات ریاست جمهوری دید و یا اینکه قضیه به پروژه ای بسیار فراتر بر می گردد؟ این نوشتار بر آن است که ثابت کند هدف احمدی نژاد و حامیان قدرتمندش چیزی فراتر از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری است و به عبارت دیگر هدف ایشان تغییر نظام جمهوری اسلامی به حکومت عدل اسلامی است که در آن حتی این جمهوریت نیم بند نیز وجود نداشته باشد! ادعای کلان نوشتار حاضر: در زمان حیات آیت اله خمینی، آیت اله مصباح یزدی روحانی ای بود که به خاطر سوابقش چندان مورد اعتماد آیت اله خمینی نبود اما با درگذشت وی، با حمایت آیت اله خامنه ای، مصباح یزدی به تدریج قوی و قوی تر شد تا امروز که هدف دیرینه خود در نفی جمهوریت را نزدیک می بیند. نخستین بار در نیمه نخست دهه هفتاد، مجله شما - ارگان حزب موتلفه اسلامی- پیشنهاد تغییر جمهوری اسلامی به حکومت عدل اسلامی را مطرح کرد اما به واقع کسی که نظریه پرداز این نظریه بود نه موتلفه بازار که آیت اله مصباح یزدی بود. برای درک عمیق تر موضوع، باید ابتدا دو قرائت عمده پر هوادار نظریه ولایت فقیه در میان هوادران این نظریه را معرفی کرد:

1) بر مبنای نظریه نخست که متعلق به آیت اله جوادی آملی و حامیان وی است ولایت فقیه در واقع ولایت فقها است. اگر ولایت فقیه را آنگونه که وی تبیین می کند بپذیریم آنگاه علاوه بر شخص خاص رهبری در این زمان، آیت اله خامنه ای، دیگر فقها نیز هر یک به فراخور شان و جایگاه خود سهمی در این نوع حکومت خواهند داشت.

2) نظریه دوم، نظریه ای متعلق به آیت اله مصباح یزدی است. بر مبنای این نظریه، ولایت فقیه، ولایت شخص خاصی است که در واقع به زعم ایشان نایب امام زمان بوده، فرامین وی بر تمام مراجع و... ارجحیت دارد.

پس از این مقدمات باید وضعیت گذشته و فعلی را تبیین کنیم: مصباح یزدی که با حمایت شخص رهبری آیت اله خامنه ای توانسته است شاگردان و هواداران بسیاری را به گرد خود جمع کند از اوایل دهه هفتاد در پی اجرایی کردن نظریه خود بوده است. در نظریه نخست تا حدی برای جمهوریت -هر چند نیم بند- جایی وجود دارد اما در نظریه مصباح، جمهوریت در بهترین حالت خود یک تزیین و آرایش به شمار می رود. جناح راست حاکمیت با رهبری فکری مصباح و رهبری سیاسی موتلفه در سال 76 می رفت تا رویای مصباح را جامعه عمل بپوشاند که با شوک انتخاب خاتمی و حمایت هاشمی رفسنجانی، این پروژه برای سالها دچار وقفه شد. به تدریج و با انتخاب احمدی نژاد، حامیان مصباح کوشیده اند با ریاست اجرایی احمدی نژاد پروژه خویش را پی گیرند با این تفاوت که در طول این سالهای وقفه، صف بندی های جمهوری اسلامی دچار تغییرات اساسی شده است. هاشمی که خود را به نوعی همتراز رهبر می دید از همان دهه هفتاد حساب خود را از این پروژه جدا کرده بود و از این نظر همواره مورد کینه باند مصباح قرار داشت اما بخشی از محافظه کاران از قبیل ناطق نوری، حسن روحانی و.. نیز به تدریج و با تجربه سالیان و دیدن خطرات آن برای کشور از این پروژه جدا شده اند.

در اینجاست که با پیروزی احمدی نژاد دو صف بندی بزرگ در جمهوری اسلامی ایجاد شد. یک سوی صف بندی، اتحادی نصف و نیمه از حامیان نظریه جوادی آملی با رهبری فکری وی و برخی مراجع تقلید، هاشمی رفسنجانی به عنوان رهبر تکنوکراتها و تا حدی رهبری سیاسی و نیز اصلاح طلبان تشکیل شد.

در سوی دیگرمیدان، آیت اله خامنه ای به عنوان رهبر سیاسی، مصباح یزدی رهبر فکری، سپاه به عنوان بازوی نظامی و احمدی نژاد به عنوان رهبر اجرایی قرار داشتند. این گروه که با حذف اصلاح طلبان اعتماد به نفس فراوانی یافته بودند کوشیدند در قالب پروژه پالیزدار و با افشای سوابق فساد هاشمی و دیگر حامیان محافظه کار آن، این بخش از حاکمیت را نیز از حکومت حذف کنند. این پروژه برای خود جنبشهایی مثل جنبش عدالت خواه و... نیز تاسیس کرد تا نبرد قدرت را حرکتی مردمی نشان دهد اما پالیزدار که عضوی از ستاد احمدی نژاد بود اما حاضر به معامله بر سر دزدی نبود به جای اجرای پروژه رسواسازی هاشمی و هوادارنش کوشید کلیه جریانهای فاسد را بر ملا سازد. او در این افشاسازی به شعارهای خوش رنگ و آب احمدی نژاد نیز دل بسته بود اما به خاطر افشای فساد باندهای هر دو گروه، پروژه حذف هاشمی در آن مقطع تعطیل و پالیزدار عضو سابق ستاد احمدی نژاد به زندان فرستاده شد. در ادامه ماجرا، جریان مصباح با حمایت احمدی نژاد وارد انتخابات ریاست جمهوری دهم شد تا پروژه ناتمام را کامل کند که ناگهان با اقبال مردم به خاتمی روبرو شد. این گروه که از اقبال خاتمی و عدم توانایی میر حسین در جذب رای بالا مطمئن بودند کوشیدند با ترفندهایی، خاتمی را مجبور به کناره گیری کنند اما با افزایش محبوبیت موسوی، جریان مصباح متوجه شد که توان پیروزی در انتخابات را ندارد و در صورت تقلب وسیع نیز خود به خود مشروعیت حاکمیت به زیر سوال می رود و بنابراین تصمیم گرفت در پروژه ای زیرکانه، با زدن هاشمی و ناطق به دو هدف برسد:

این جریان کوشیده است از یک طرف با متهم کردن هاشمی توسط احمدی نژاد بر محبوبیت احمدی نژاد بیفزاید و از سوی دیگر با متهم کردن او می کوشد پروژه ناکام مانده به دست پالیزدار را تکمیل کند. اگر رهبری جمهوری اسلامی از حضور کسانی مثل موسوی نیز ممانعت می کرد پروژه ایشان بدون حضور مردم و لذا با مشروعیت زدایی از حکومت به انجام می رسید اما آنان برای حفظ ظاهر به حضور مردم احتیاج داشتند. از آنجا که احتمال پیروزی موسوی ایشان را مجبور می کرد که برای پی گیری اهداف خود به تقلب وسیعی روی آورند که قابل پنهان کردن نبود ایشان که از سو ظن مردم به هاشمی آگاه بودند کوشیدند با اتهام به هاشمی هم او را ناموجه تر از پیش ساخته در موقع مناسب از حاکمیت خارج کنند و هم بر رای احمدی نژاد افزوده، تا نیاز کمتری به تقلب باشد و با درصد کمتری تقلب به پیروی برسند.

اما در این میان نکته مهمی که مغفول می ماند آنست که با متهم کردن هاشمی و به ویژه ناطق نوری، مشروعیت جمهوری اسلامی به شدت مورد تردید قرار می گیرد که البته اتحاد مربع برای آن نیز فکر ی اساسی کرده است. اینان پس از انتخاب احمدی نژاد، گروه هاشمی را حذف کرده به مردم اعلام خواهند کرد که آیت اله خامنه ای از مدتها پیش به دنبال حذف این غارتگران بوده که در نهایت با کمک احمدی نژاد موفق شده است و بدین طریق، احمدی نژاد نیز به قهرمان ملی تبدیل می شود.

اما چرا آقای خامنه ای باید به دنبال حذف هاشمی، ناطق و.. باشد؟ آیا این حذف به دلیل فساد ایشان است؟ جواب به این پرسش منفی است چرا که در طیف هوادار احمدی نژاد نیز گروه کثیری افراد فاسد وجود دارند. کسانی چون آیت اله محمد یزدی که غارتگری شان اگر از هاشمی وامثالهم بیشتر نباشد کمتر نیست. بنابراین باید برای حذف ایشان توسط آقای خامنه ای به دنبال دلایل دیگر ی بود. دلیل و به عبارتی علت اصلی را از یک سو باید در همان نگاه نظریه نخست -نظریه جوادی آملی- به نظریه ولایت فقیه و از سوی دیگر ادعای همترازی امثال هاشمی دانست.

هاشمی رفسنجانی با توجه به سوابق و شخصیتش حاضر نیست کل اقتدار خود را به آقای خامنه ای واگذار کند. نظریه جوادی آملی نیز حامی وی است اما کسانی چون آیت اله یزدی بر خلاف هاشمی حاضرند در ازای دریافت پاداش، خود را به تمامی در اختیار آقای خامنه ای قرار دهند و بدین علت هاشمی و دیگر مخالفان نظریه مصباح باید از صحنه حاکمیت حذف شوند.

چند شاهد بر مدعا: در وجود نظریه مصباح که در کتابهای وی و هوادارانش نوشته شده شکی وجود ندارد. در اینکه نظریه رقیبی نیز توسط جوادی آملی نگاشته شده نیز شکی نیست. پس در این مقدمات نمی توان تردید کرد اما آیا احتمال اجرایی شدن این نظریه در این انتخابات، صرفا از ذهن یک داستان نویس نشات گرفته و یا اینکه شواهدی بر آن وجود دارد؟

شاهد نخست آنکه، احمدی نژاد با نام بردن از هاشمی و ناطق مشروعیت نظام را به کلی به چالش کشید و این موضوع نمی تواند بدون اجازه آقای خامنه ای باشد. در این جا سوال این است که آقای خامنه ای برای چه هدفی باید چنین مجوزی به احمدی نژاد بدهد؟ تبعات عمل احمدی نژاد برای مشروعیت جمهوری اسلامی آنقدر خطرناک است که صرف یک انتخابات ریاست جمهوری نمی تواند آن را جبران کند. از سوی دیگر مافیای رهبری تلاش خواهد کرد پس از حذف هاشمی و حامیانش با این ادعا که رهبری از ابتدا با این باند فساد مخاف بوده، مشروعیت خود را در اذهان حامیانش دوباره بازسازی کند.

شاهد دیگر ماجرا نحوه برخورد احمدی نژاد با مراجع تقلید است. در بیشتر سالهای پس از انقلاب، دولتها کم و بیش کوشیده اند نظرات مراجع را لحاظ کنند اما دولت احمدی نژاد کمترین بهای لازم را به مراجع تقلید داده است بی آنکه از این شیوه خود بیمی داشته باشد. آیا دلیل عدم نگرانی دولت احمدی نژاد از مراجع تقلید حمایت شدید آقای خامنه ای از احمدی نژاد نیست؟ در نظریه مصباح طبیعتا جای چندانی برای مراجع تقلید نیست چرا که آنها رقیب ولایت خواهند بود. در این راستا به یاد بیاوریم حملات نوری زاد- فیلمساز حامی احمدی نژاد- به آیت اله مکارم شیرازی که بدون ترس از عواقب کار خود به راحتی یکی از پرنفوذترین مراجع تقلید را مورد حملات پیاپی قرار داد. نوری زاد هیچ گاه به خاطر حمله به مکارم شیرازی محاکمه نشد چرا که او مورد تایید رهبر و در راستای پروژه یادشده مامور حمله به مکارم پرنفوذ بود. در همین راستا به یاد بیاوریم سخنان مکارم شیرازی پس از دیدار با آیت اله صافی که در برابر نوری زاد اعلام کرد که آروزی نابود کردن مرجعیت را به گور می برید. یادمانن نرود مکارم شیرازی این پاسخ را به اصلاح طلبان یا لائیکها نداد بلکه به نوری زاد حامی احمدی نژاد و ولایت فقیه داد.

* به این شواهد اضافه کنید .......

خلاصه مطلب آنکه شواهد نشان می دهند پیروزی احمدی نژاد در انتخاب دهم، تنها یک پیروزی انتخاباتی نباشد بلکه هدف اصلی و استراتژیک آن، نابودی جمهوریت نیم بند جهوری اسلامی و ایجاد حکومت عدل اسلامی - فاشیسم اسلامی - است. آگاه سازی مردم از این پروژه قطعا یکی از راه های از بین بردن این پروژه خطرناک است. شاید ادعای این نوشتار با وجود همه شواهد نادرست باشد اما این پروژه آن قدر برای کیان این کشور خطرناک است که احتمال آن نیز باید مورد بررسی دقیق و افشاگری گسترده قرار گیرد



غير هنر که تاج سر آفرينش است/ دوران هيچ سلطنتي جاودانه نيست

Lessons from Baharestan

درسهای بهارستان

گزارش ارسالی برای نشریه دانشجویی بذر – 4 تیر 1388

به نظرم تظاهرات ديروز بهارستان از اين نظر اهميت داشت كه روحيه همدلی و پايداری را هم به نمايش گذاشت و هم بالا برد. تعداد جمعيتی كه به سمت مجلس حركت مي كرد (البته در پياده روها) زياد بود. تركيب عمدتا جوان بود ولی ميانسال ها هم بودند. در بين ميانسالان، تعداد زنان كاملا بيشتر بود. پليس بعد از مدتها به فيلمبرداری از افراد روي آورده بود. مركز هجوم به مردم خود ميدان بود. ادامه سركوب به كوچه ها و خيابان های اطراف ميدان (در جنوب و غرب و شمال ميدان)، به مردمی كه عقب می نشستند گسترش يافت. شعار دادن ها توسط گروه های سی چهل نفره در محيط اطراف (و نه در مركز هجوم) انجام می شد. با شعار چند ده متری جلو مي رفتند و به محض اينكه روبروی خود نيروهای سركوبگر را می ديدند كه پياده يا با موتور قصد نزديك شدن به آنان را دارند می دويدند و عقب نشينی می كردند و در كوچه ها و خيابان های دورتر متفرق می شدند و دوباره به همين شكل در گوشه ای ديگر تجمع جديدی به طور اتفاقی با تركيب متفاوتی از افراد تشكيل می شد و سعي می كردند تا آنجا كه می شود به سمت مركز درگيری پيشروی كنند. هليكوپترها از بالا صحنه كلی را زير نظر داشتند و در واقع نقاط تجمع نيروهای سركوب و تغيير در آرايش نيرو را از بالا رهبری می كردند. با توجه به اين مساله، ايجاد چند مركز تجمع نسبتا دور از هم، براي تقسيم نيروی دشمن و مهمتر از آن، غافلگير كردن سركوبگران، اهميت زيادی پيدا كرده است. نيروی بسيج را از مناطق مختلف به تهران آورده بودند. سن اين نيرو عليرغم تبليغات زيادی كه سال های اخير در مورد گسترش نيروی بسيج مي كردند، بالای سی سال است. اصل كاری ها بالای چهل و پنجاه سال دارند. ولي تك و توك چهره بسيجي هاي خيلی جوان و البته به شدت هراسان (و گاه رنگ پريده) را در ميانشان می بينی كه دارند اولين تعليماتشان را در صحنه جنگ واقعی می بينند.

در تبليغات رژيم، موضوع به خطر افتادن رفاه و زندگی اقتصادی مردم اين روزها زياد به ميان كشيده می شود. اين واقعيتی است كه بازار كساد است. مغازه های كوچك و متوسط دچار افت شده اند. منظورم مغازه دارها و رستوران ها و... است. خيلی ها بايد زودتر مغازه ها را ببندند. رژيم دارد روی اين حساب می كند كه نارضايی بخشی از خرده بورژوازی كاسب از ادامه وضع بی ثبات به كمكش بيايد. در كوچه و خيابان و تاكسی، آدم های حكومت اين را تبليغ می كنند كه: چه فايده؟ اين دعواها چه ربطی به مردم دارد؟ همه چيز خوابيده است؟ اين كه نشد كار؟ پادزهر اين تبليغات، ارائه دورنمای سياسی و اهداف بالاتر سياسی و اجتماعي در بين مردم است. ولی راديكاليزه شدن فضای سياسی جامعه (حتی در همين حد كنونی اش و در شرايط نبود يك قطب قوی انقلابی) واقعا دارد جلوی تاثير اين تبليغات را می گيرد. يعنی حتی آن كاسبی كه دارد ضرر می كند هم انگشت اتهام را بر روی حكومت گرفته است و نه ”درگيری و بي ثباتی“.

رژيم در پی فرسايش و تحليل بردن نيروی مردم با سركوب ممتد است. دستگيری ها را بيشتر كرده اند. معمولا در رسانه ها تاكيد بر دستگيری اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها و روزنامه نگاران است. اين دستگيری ها يك كاركرد معين دارد ولی به نظرم مهمتر از اينها، در طرح سركوب رژيم، دستگيری پيشگامان درگيری های خيابانی است. اين دستگيری ها تا به حال صدها نفر را فقط در تهران شامل می شود. يك نكته ديگر هدف قرار دادن زنان در تظاهرات هاست. هم به شكل ضرب و شتم و هم قتل. اين واقعا يك سياست آگاهانه است چون اهميت اين نيرو را از مدت ها پيش فهميده اند.

يك مشاهده ديگر: به نظرم شعار مرگ بر جمهوری اسلامی بايد در همه جا به طور ثابت تكرار شود. اما نكته ای كه مشاهده كردم اينست كه اكثر مردم حتي در حادترين لحظه های درگيری دوست دارند شعار مرگ بر ديكتاتور بدهند و نه مرگ بر جمهوری اسلامی. چرا؟ آيا از لحاظ ذهنی، برای توده های عام راحت تر و ملموس تر است كه افراد معين را آماج قرار دهند تا يك نظام را؟ آيا با مرگ بر ديكتاتور گفتن، مشخص تر می توانند خشم و نفرت خود را ابراز كنند؟ شايد راه فراگير كردن مرگ بر جمهوری اسلامی اين باشد كه اين شعار در هر جایی و با هر ابزاری، به چشم بيايد. از شعار نويسی های كوچك و بزرگ در سطح شهر گرفته تا كليپ و پوستر و

onsdag den 24. juni 2009

An Interview with a Basiji


صبح شنبه 23 خرداد ماه، در حالیکه تهران همچنان روز پر التهابی را پیش رو داشت، چهره افراد لباس شخصی که با چماق هایی یکدست به ضرب و شتم مردم می پردازند پررنگ تر شد. این افراد اغلب به طور روزمرد استخدام شده اند و آن طور که یکی از آنان می گوید "به روزمزدان ایرانی روزانه 200 هزارتومان و به غیرایرانی ها تا چند برابر این مقدار" در روز پرداخت می شود. چماقداری که خبرنگار روز با وی صحبت کرده همچنین گفته است:ما درآسایشگاه هستیم اما غیرایرانی ها در هتل اقامت دارند.
این گفت و گوی ویژه در پی می آید.
از چهار روز پس از اعلام نتایج انتخابات، نیروهایی لباس شخصی اما با کلاه کاسکت نیروهای ضد شورش در خیابان ها پدیدار شده اند که لهجه آنها آشنا نیست. برخی از شاهدان عینی می گویند:این چماقدارها یک چیزهایی می گویند که ما نمی فهمیم. بعضی هم به طور مشخص خبر از آن می دهند که در برابر خود چماق به دستانی را دیده اند که زبان شان عربی بوده است. دیروز در یک ساندویچ فروشی فرصتی دست داد تا با یکی از این لباس شخصی ها صحبت کنم
من داخل مغازه بودم که او وارد شد. از مغازه داریک نوشیدنی خنک خواست؛آن هم در حالیکه چماقش را به همراه داشت. سر صحبت با وی را باز کردم

سلام برادر خسته نباشی
خدا عمرت دهد. التماس دعا (او که در چشمانش دلهره نهفته است، لهجه غلیظی دارد)

اهل کجا هستی؟
تربت

تربت؟
تربت جام.

چند سال داری؟
36 سال

زن و بچه هم داری حتما؟
نی. زن و بچه خرج دارد. من بیکارم.

بیکار؟ مگر تو بسیجی نیستی؟ حقوق نمی گیری از سپاه؟
نی. بسیجی نیستم که. بیکارم.

ولی الان که سرکاری؛ نه؟
ها!

چوبدستی چرا دستت گرفتی؟
ما را آورده اند اینجا تا منافقین را بزنیم. این چوبدستی را هم برای همین به ما داده اند.

چه کسی داده؟
حاجی. گفته جوری بزن که دیگر بلند نشود. اینها خائن هستند.

خودت چه فکر می کنی؟
من به این کارها کاری ندارم؛ پولم را می گیرم.

پول کتک زدن می گیری. حال هم می کنی.
ها! آنها پول داده اند تا بزنم. توباشی نمی زنی؟

حالا چقدر می دهند؟
روزی 200 تومان. [خنده ای می آید توی چشم هایش]200 هزار تومان

خیلی زیاد است. با این پول می خواهی چه کار کنی؟
می روم زن می گیرم. دو تا هم بخواهم می دهند وقتی اینقدر پول داشته باشم. می دانی چقدر می شود؟ دو میلیون. حالا شاید دیگر نروم تربت. شاید همینجا بمانم. حاجی می گفت باز هم تظاهرات می شود؛ به ما کار می دهند.

چند روز است آمده ای تهران؟
3 روز. 7 روز دیگر قرارست بمانیم.

کسان دیگری که با تو هستند از کجا آمده اند؟
همه را نمی شناسم اما در آسایشگاه ما از مازندران، اراک و خوزستان هم آدم هستند. از تربت حیدریه و خواف هم هستند. [نوشیدنی اش را خورده است. در خواست یک نخ سیگار می کند. می دهم. آتش می زند. در حال دود کردن سیگار به حرف زدن ادامه می دهیم. ]

عرب هم هست بین تان. نه؟
آره؛ ولی من شنیدم آنها را به هتل برده اند. می گویند از لبنان آمده اند. دیشب که به ما شام تن ماهی دادند، بچه ها می گفتند به عرب ها غذای خوب می دهند.

آسایشگاه شما کجاست؟
نمی دانم. تهران را بلد نیستم. اما دور است. اینطرفی می رویم تا می رسیم به آسایشگاه. ( او شرق تهران را نشان می دهد).

تا حالا تهران آمده بودی؟
نه ؛اولین باراست.

نماز هم می خوانی؟
بله. اما اینجا می گویند وقتی در ماموریت هستی دستشویی هم نباید بروی.

ناراحت نمی شوی مردم را می زنی؟
مردم؟ حاجی می گوید کسانی که شعار می دهند منافق هستند. من حرف او را قبول دارم. او حاجی است. می دانی حاجی دروغ نمی گوید. [در این موقع مرد هیکلمند و چاقی وارد مغازه می شود. با اخم به دور وبر نگاه می کند و چشمش به آن جوان می افتد. ]
می گوید: اینجا چه می کنی؟ با کی حرف می زدی؟
مرد جواب می دهد: هیچی؛ آمده بودم کانادا بخرم.
برو سر پست خودت. یا الله.
مرد چماقش را بر می دارد و می رود. نوشابه خنک خورده و حالش جا آمده. هفت روز دیگر که برسد، باز برای او کار خواهد بود؟

A car accident kills the man responsible for information leech.


فوری)عسگری،کسی که آرای 19 میلیونی موسوی رو لو داده بودکشته شد

28 خرداد 88 - 17:14


عسگری، همان کسی که آرای 19 میلیونی موسوی رو لو داده بود،در تصادف ساختگی رانندگی کشته شد

به نوشته سعید کمالی در تهران، بنا بر گزارشهای تائید نشده، مردی که نتایج واقعی انتخابات (همان آماری که نشان میدهد احمدی نژاد در مقام سوم قرار دارد) را از وزارت کشور به بیرون درز داده بود در یک تصادف مشکوک کشته شد.
محمد عسگری که مسئول امنیت شبکه تکنولوژی اطلاعاتی
IT وزارت کشور بود روز کذشته در تهران کشته شد. بنا بر گزارش عسگری نتایجی را به بیرون درز داد که نشان میداد در انتخابات با استفاده از نرم افزار جدیدی توسط دولت، آرا دریافتی از شهرستانها تغییر داه میشد. گزارش نشان میداد که موسوی با 19 میلیون رای برنده انتخابات میباشد.

Torture in Evin Prsion in order to control the situation in Iran.

از منابع آگاه خبر میرسد آقایان تاجزاده، رمضانزاده و... در بند 209 زندان اوین تحت شکنجه شدید هستند تا مجبور شوند در برنامه ای تلویزیونی اقرار کنند قصد کودتای مخملی با کمک موسوی و کروبی داشته اند، و به این بهانه حکم اعدام موسوی و کروبی و چند تن دیگربه جرم براندازی صادر شود.

با اطلاع رسانی وسیع مانع این هدف شوم شویم.


Where is Rafsanjani ?

امضای 40 مرجع

در اختیار رفسنجانی است!

چند موضع گیری تند، از سوی دو عضو فقهای شورای نگهبان احمد خاتمی و محمدیزدی- و همچنین خود داری مراجع قم از قبول احمدی نژاد بعنوان پیروز انتخابات اخیر، به آن اخبار و شایعاتی دامن می زند که بموجب آن گویا 40 تن از علما و اعضای مجلس خبرگان نامه ای را امضاء کرده اند که در آن خواهان ابطال نتیجه انتخابات شده اند. گفته می‌شود این نامه دراختیار هاشمی رفسنجانی است.

از سوی دیگر گفته می شود علی خامنه ای از محل مسکونی خود به نقطه دیگری منتقل شده است. یا بدلیل مسائل امنیتی و یا برای قرار دادن او تحت مداوا. حتی گفته می شود دستگیر دختر هاشمی رفسنجانی "فائزه" که در میان جمعیت تظاهر کنندگان روز شنبه شناسائی امنیتی شده بود، عمدتا با هدف زیر فشارقرار دادن هاشمی رفسنجانی بدلیل نقشی بوده است که در پشت صحنه و در مذاکرات با مراجع و علما و برخی اعضای مجلس خبرگان ایفاء می کند.

گفته می شود یکی از انگیزه های کودتای انتخاباتی اخیر، تشدید بیماری سرطان ریه رهبر است و فرزند او "مجتبی" سعی دارد با این کودتا قدرت را در بیت پدرش نگهدارد و سپس خود آن را قبضه کند و نگذارد رئیس جمهوری مستقل از بیت رهبری سکان را بدست بگیرد.

تمام تجربه بیت آیت الله خمینی و سرنوشت احمد خمینی در شکل گیری کودتای انتخاباتی اخیر نقش داشته است. یعنی تعیین جانشین رهبر، پیش از فوت رهبر! حدس زده می شود، بخشی از نامه میرحسین موسوی که در آن اشاره می کند "بحث نه بر سر ریاست جمهوری و انتخابات اخیر، بلکه بر سر نهادینه شدن یک روش حکومتی است!" می توان اشاره به همین مسئله باشد. یعنی تبدیل جمهوری به پادشاهی یا حکومت اسلامی که نوعی پادشاهی مذهبی است!

در یک خبر دیگر، سه آیت الله شناخته شده قم، یعنی جوادی آملی، امینی و استادی نماز جمعه قم را تحریم کردند. ظاهرا علت این تحریم اعزام دارودسته های وابسته به مصباح یزدی به نماز جمعه قم و شعار علیه مراحع است.

تاکنون اکثر مراجع تقلید، از جمله سه آیت الله مذکور درباره اعلام احمدی نژاد بعنوان پیروز انتخابات اخیر امتناع کرده اند و آیات موسوی اردبیلی و صانعی هم خواستار رسیدگی به حقوق مردم شده اند.

آیت الله جوادی آملی در باره حمله به کوی دانشگاه گفته است: هیچ مسلمانی هرگز حاضر نیست خانه و زندگی کسی را آتش بزند و این ها حتما بیگانه هستند.

هفته گذشته برخی طلاب وابسته به مصباح یزدی علیه نامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به رهبر، علیه آیات جوادی آملی، علیه آیت الله صانعی و علیه شخص هاشمی رفسنجانی شعار داده بودند. این اخبار درکنار شنیده هائی که درباره کنار گذاشتن فرماندهان مخالف سرکوب مردم در سپاه و مخالف خوانی های نیروی انتظامی با سرکوب و حمایت از لباس شخصی ها، همگی در کنار هم حکایت از تحولاتی در دستگاه حاکمه دارد. حتی دو مصاحبه شیخ محمد یزدی و احمد خاتمی( دو عضو فقهای شورای نگهبان) نیز در همین ارتباط قابل بررسی است.

tirsdag den 23. juni 2009

Appeal to the UN on the Situation in Iran

Please do sign this petition. here:
http://www.petitionspot.com/petitions/omidadvocatescom/

H.E. Mr. Martin Ihoeghian Uhomoibhi

President of the United Nations Human Rights Council

cc: Members of the Human Rights Council

Sub: Appeal for a Special Session of the United Nations Human Rights Council on the Human Rights Situation in the Islamic Republic of Iran

Your Excellency,

Omid Advocates for Human Rights and the undersigned groups and individuals call upon the UN Human Rights Council to hold a Special Session on the current human rights situation in the Islamic Republic of Iran.

We welcome the statement by Secretary-General Ban Ki-moon urging Iran’s leaders to reflect and respect in a “most transparent and fair and objective manner” the will of the Iranian people in the recent election. We also appreciate the Secretary-General’s expression of concern for the current situation in Iran.

Following Secretary-General’s statement, we appeal to Council members to address the ongoing human rights violations against Iranians concerning their right to life and freedom of expression and assembly. We urge Council members to examine closely the violent crackdown on peaceful demonstrations throughout Iran. We also urge Council members to protect the rights of individuals and groups in Iran to peacefully exercise their rights to freedom of expression, association, and assembly, including participation in activities, which dissent from state policies and practices. Finally, we urge you to call for the immediate release of all those currently detained for the peaceful exercise of their rights and for the protection of any detainee from torture or other ill-treatment.

Widespread and reliable information regarding ongoing human rights violations, including at least 8 deaths and numerous arrests against those demanding freedom of expression and the right to a fair election, makes it imperative that the Human Rights Council as the principal human rights organ of the United Nations take urgent measures by convening a special session to address the current situation in Iran.

We urge the Council to immediately call upon the Iranian authorities to receive a joint mission of Special Procedures mandate-holders on extrajudicial, summary or arbitrary execution and other relevant mandates such as the Special Rapporteur on Torture, the Special Rapporteur on Freedom of Opinion and Expression and the Special Representative of Secretary-General on Human Rights Defenders.

We remain at your disposal for any further information or consultation on this urgent matter.

Thank you very much for attention to this appeal.

Yours sincerely,


----------------------------------------------------
Added by: omidadvocates on June 22, 2009, 12:49:31 am
----------------------------------------------------

*Please note that as of June 21, 2009, the number of deaths have increased significantly and are now believed to be in the few hundreds.


Please do sign this petition. here:
http://www.petitionspot.com/petitions/omidadvocatescom/

Where is My OIL Money!?

Foreign bank accounts of

Iranian leaders


1) Ali Khamenei

- Sparkasse Bank (Frankfurt/Germany) Acct.# 234075617: DM 112.1 Millions

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct. # 217824: US$ 97 Millions

- Banque Cantonale (Lausanne/CH) Acct. # 71713: US$ 73.2 Millions


2) Ali Akbar Hashemi Rasfandjani

- Union Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# 223870390: SF 532.5 Millions

- Societe Generale ( Z urich/CH) Acct.# 30064183: DM 477.2 Millions

- Sparkasse (Ciborg/Germany) Acct. # 2957132: DM 238.2 Millions


3) Mohammad Ali Tasskhiri

- Societe Generale (Geneve/Ch) Acct.# 500032654: DM 280.7 Millions

- Midland Bank (London/UK) Acct.# 832-150270: BP 12.2 Millions

- Dressdner bank (Dusserdolf/ Germany) Acct.# 8354783: DM 48.3 Millions


4 ) Mohammad Golpayegani

- Credit Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# CEO7680: SF 85.7 Millions


5) Bijan Namdar Z angene

- Union Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# 314380320: US$ 141.7 Millions


6) Habibollah Asgar Aladi

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct. # 3983BHK: US$ 180 Millions


7) Ahmad Jannati

- Midland Bank (London/UK) Acct.# 92114016: BP 54.2 Millions


8) Abdollah Nategh Nouri

- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 2102120321ND: USD 123.9 Millions

- Deutsh bank (Hamburg/Germany) Acct.# 03223486: DM 64.1 Millions

9) Mohsen Rafighdoost

- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 2183130687: USD 122.7 Millions

10) Mohsen Hashemi Bahremani

- Deutsh bank (Munchen 3/Germany) Acct.# 1732736: DM 370.7 Millions

- Credit Bank (Geneve/CH) Acct.# 928530FC: USD 178.2 Millions


11) Abbas V aez-Tabassi

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# FAH7272: SF 97.2 Millions

- Sparkasse (Hamburg/Germany) Acct #. DFH72251660: USD 216.7 MillionsÂ

12) Hossein Shariatmadari

- Midland Bank (London/UK) Acct.# 34414011: BP 37.8 Millions


13) Mohsen Rezai

- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 442760430: USD 78.2 Millions

- Credit Bank (Geneve/CH) Acct.# FAH7967: SF 52.7 Millions

14) Massood Movahedian

- Commerz Bank (Koln/Germany) Acct.# 3528817: DM 287.8 Millions


15) Kamal Kharrazi

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# AMF4567: USD 18.2 Millions


16) Ali-Reza Mo-ayeri

- Societe Generale (Geneve/CH) Acct.# 50024814: USD12.6 MillionsÂ

17) Hossein Kordi

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.#14710025: USD 14.7 Millions

18) Abbas-Ali Forooghi

- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# 12930034: USD 10.7 Millions

Elamie: Barnameye 24 & 25 June 2009

روز چهارشنبه سوم تیر : مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان

تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی چهارشنبه سوم تیر جناب آقای موسوی و خانم زهرا رهنورد، تمامی اعضا و رؤسای ستادها به همراه خانواده خویش در مسالمت آمیزترین تجمع ممکن برای اعتراض به نتیجه انتخابات روز چهارشنبه ساعت 4 در مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان تجمع خواهند کرد. آقای موسوی ساعت 5 سخنرانی خواهند داشت. لطفا همراه با خانواده ی خویش بیایید. لطفا در اطلاع رسانی این تجمع ما را یاری کنید


روز پنج شنبه چهارم تیر : مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب

با توجه به تاکید میر حسین بر اعتراض مسالمت آمیز برای احقاق حقوق، منتظر اعلام مسیر راهپیمایی و عزاداری هستیم، فعلا مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب امن ترین مکان به نظر می آید. تا در کنار آن روح آزاده به سوگواری شهدایمان بپردازیم.

مردم ایران به پا خیزید و به ما بپیوندید.

از مردم تمام استانها و شهرستانهای ایران دعوت میکنیم
روز 5 شنبه به تهران بیایند و به مردم تهران بپیوندند .


این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .

لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.

-----

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد

تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات

هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران

میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران

تا ابطال انتخابات

هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب

و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب

تا ابطال انتخابات

والسلام علي من التبع الهدي

مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی

این خبر بسیار مهم است لطفا همه مطالب آنرا کامل خوانده و منتشر نمائید .

این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .

ما مخالف نظام و اسلام نیستیم .

ما از خود شما هستیم , ما همه مسلمانیم , ایرانی هستیم.

ما خواهان آزادی در مقابل ابراز اعتراض خود هستیم .

حرف ما چیز دیگریست . به حرفهای ما گوش کنید.

ما تا کی باید ساکت بنشینیم و نتوانیم اعتراض کنیم ؟

ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .

تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات

هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران

میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران

تا ابطال انتخابات

هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب

و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب

تا ابطال انتخابات

والسلام علي من التبع الهدي

مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی


این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .

لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.

خلاصه ای از بیانیه مهم مردم معترض تهران به نمایندگی از مردم معترض سراسر ایران


این روزها شاهد ذبح عدالت در مسلخ مصلحت اندیشی بوده و هستیم.
آری این روزها شاهد ریخته شدن خون مردم حق طلب ایران در کوچه ها و خیابان ها هستیم. شاید بسیاری از مردم که از دیدن این صحنه ها احساس وظیفه میکنند نمی توانند با حضور در کوچه و خیابان فریاد دادخواهی سردهند.

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .


این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .

ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .

مردم ایران به پا خیزید و به ما بپیوندید.

ما مخالف نظام و اسلام نیستیم .

ما از خود شما هستیم , ما همه مسلمانیم , ایرانی هستیم.

ما خواهان آزادی در مقابل ابراز اعتراض خود هستیم .

حرف ما چیز دیگریست . به حرفهای ما گوش کنید.

ما تا کی باید ساکت بنشینیم و نتوانیم اعتراض کنیم ؟

چرا اعتراض ما را به اسلام و خدا نسبت می دهند ؟

کسی با اسلام مخالف نیست کسی با نظام مخالف نیست این را همه میدانند .

چرا انتقاد از نوع عملکرد نظام را نوعی مخالفت با نظام و اسلام می دانید ؟

یعنی ما نمی توانیم از حکومت خود انتقاد کنیم ؟

چرا ما نمی توانیم بگوییم رای ما چه شد ؟

چرا ما نمی توانیم بگوییم چرا مردم را می کشید ؟

چرا هرکسی که حرف حق می گوید یا دستگیر می کنید یا می کشید ؟

و هزاران چرای بی جواب دیگر ....

کی اسلام گفته بخاطر قدرت کشتار راه بیاندازید ؟؟

این ظلم است ظلم .

دوباره اعلام می کنیم چرا انتقاد از نوع عملکرد نظام را نوعی مخالفت با نظام و اسلام می دانید ؟

چرا همه چیز باید به پای اسلام تمام شود .

امام حسین برای چه قیام کرد و کشته شد ؟؟؟

اسلام دین صلح است دین دوستی برادری نه برادر کشی

شما عدالت خود را با عدالت علی مقایسه می کنید لعنت بر شما ها که دین مقدس اسلام را از بین بردید
از خون شهدا بترسید که آه آنها گریبان شما را خواهد گرفت .

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .

ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .


قریب به یک هفته است که از اعلام نتایج انتخابات می گذرد. در این یک هفته تمام امکانات صدا و سیما، سایتهای اینترنتی و مطبوعات طرفدار دولت، 24 ساعته به دنبال اثبات حقانیت خود و متهم کردن مستقیم و غیر مستقیم نامزد محترم ریاست جمهوری آقای مهندس میر حسین موسوی بوده اند. تمام اخبار، تحلیلها و حتی سخنرانی آقای دکتر احمدی نژاد- در جشن پیروزی پس از انتخابات در میدان ولی عصر- این شبهه را در اذهان مردم قویتر می کند که پس طرف مقابل چرا فرصتی برای ابراز انتقادات و اعتراضاتش ندارد؟ اگر حقیقت باید پشت درهای بسته و فقط در حضور ماموران قانون بررسی شود و سپس نتایج آن به آگاهی مردم برسد،

چرا طرفداران دولت فعلی کاملاُ آزادانه نظرات خود را به مردم اعلام می کنند ولی سهم طرفداران آقای موسوی چیزی جز تصاویر کوتاه و گنگ، اخبار ناقص و تازه آن هم همراه تحلیل های تبعیض آمیز و آمیخته به شبهاتی نظیر آشوب طلبی و اغتشاش زایی نیست؟

لطفا به شعور مردم ایران احترام یگذارید و به آنها فرصت دهید تا خودشان حق را انتخاب کنند.

سوال اساسی این است که اگر شعور ملت ایران بهترین قاضی برای تحلیل اتفاقات پس از انتخابات است پس چرا از آقای موسوی حتی فرصت یک ساعته گفتگوی پس از خبر هم دریغ می شود؟

چشمان همه دیروز در امیر آباد تهران شاهد بود که چطور یک کودک 10 ساله را با گاز اشک آور کشتند.

چشمان ما دید که چگونه مردم را به حد کشت کتک میزدند چرا ؟

آیا اینجا ایران است ؟؟ آیا شماها انسانید تا کی باید سکوت کرد آنهایی که در خانه نشسته اید و یا به خیابانها نمی آیید آیا شما ایرانی نیستید ؟

بیایید و ببینید در تهران چه میگذرد آیا چند میلیون انسان که همه از مردم هستند ارازل و اوباش می باشند ؟؟

صدا و سیمای دروغگو یه عده معتاد را که نمی دانم از کجا آورده نشان مردم میدهد و می گوید اینها ارازل دستگیر شده می باشند .

4 نفر را به عنوان بمب گذار نشان مردم میدهند که ما عوامل را پیدا کردیم . چه کسی دیگر این حرف ها را باور می کند . بچه 10 ساله هم دیگر گول این حرفها را نمی خورد .

جرات دارید همه صحنه ها را نشان دهید ؟ چرا صحنه هایی را که خود دوست دارید نشان مردم می دهید ؟ چرا جریان را وارونه نشان میدهید .آیا فکر می کنید مردم صدا و سیما را قبول دارند .

کدام را باور کنند آنچه را که با چشمان خود دیده اند یا آنچه را که شما ها در صدا و سیما وارونه نشان میدهید

چرا صحنه آن بسیجی که مردم را به رگبار بست و باعث کشته شدن 8 نفر و زخمی شدن تعدادی شد را نشان نمی دهند .

صحنه کشته شدن , صحنه کتک زدن مردم عادی که در حال عبور از خیابان هستند .

صحنه اعتراض چند میلیونی و آرام مردم .
آیا چند میلیون انسان که همه از مردم هستند ارازل و اوباش می باشند ؟؟

شما همه را دستگیر کرده اید .

دانشجویان , فعالان سیاسی , هر کسی که حرف حق بزند همه را دستگیر می کنید !!

آیا همه دستگیر شدگان ارازل هستند .

دوباره می گویم آیا همه دستگیر شدگان ارازل هستند ؟؟؟

چرا سیستمهای ارتباطی را قطع کرده اید ؟؟

موبایل ,SMS , یاهو مسنجر اینترنت , پارازیت و ...

اگر جرات دارید همه چیز نشان دهید تا مشخص شود ارازل هستند یا مردم عادی؟؟

چرا میترسید ؟ شماها وجدان دارید؟ شماها خدا می شناسید ؟

شماها که دم از اسلام میزنید :

آیا صحنه های کتک زدن مردم عادی دروغ است ؟

آیا کشته شدن و دستگیری در کوی دانشگاه دروغ است ؟

آیا کشتن مردم که فرقی نمی کند که باشد زن , مرد , کودک, پیر ... دروغ است ؟

آیا می توان به چشمان خود گفت آن چیزی که میبینی دروغ است میتوان ؟؟؟؟

آیا همه دروغ می گویند اما صدا و سیما راست می گوید !
اگر موردی نیست چرا باطل نمی کنید تا مردم آرام شوند و دوباره رای گیری نمائید !

اگر شما مطمئن هستید دوباره آقای احمدی نژاد انتخاب می شود ,
چرا انتخابات را دوباره برگزار نمی نمائید ؟

چرا ساعت رای گیری تمدید نشد ؟؟

چرا تعرفه ها با وجود نزدیک به 12 میلیون تعرفه اضافی باز هم کم آمد ؟؟

دنبال مدرک تقلب هستید این خنده دار نیست ؟؟

میگویند سندی ارائه دهید که نشان دهد تقلب صورت گرفته !

فکر کرده اید با چه کسانی طرف هستید ؟؟ فکر کردید مردم ... هستند ؟؟

چرا صدا و سیما همه چیز را برعکس و وارونه نشان مردم میدهد ؟؟

این , آخر جنایت است جنایتی وحشتناک .

خدا شما ها را لعنت کند.

کی اسلام گفته بخاطر قدرت کشتار راه بیاندازید ؟؟

امام حسین برای چه قیام کرد و کشته شد ؟؟؟

اسلام دین صلح است دین دوستی برادری نه برادر کشی

شما عدالت خود را با عدالت علی مقایسه می کنید لعنت بر شما ها که دین مقدس اسلام را از بین بردید
از خون شهدا بترسید که آه آنها گریبان شما را خواهد گرفت .

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .

ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .

ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .

تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات

هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران

میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران

تا ابطال انتخابات

هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب

و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب

تا ابطال انتخابات

والسلام علي من التبع الهدي

مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی


این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .

لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.