mandag den 29. juni 2009
An analysis: How long can IRGC keep up the crackdown?
To all Iranian lawyers
Another Interview with a Basiji
برای نمونه ابوالفضل محمدی عنوان میکرد که تعداد زیادی از جوانها رو طوری مضروب کرده است که تا پایان عمرشان قابل راه رفتن نباشند، شخص دیگری به اسم حسین از بسیجیان خیابان ۳۰ متری ج(پایگاه ملک اشتر در خیابان آزادی) عنوان میکرد من حدود ۲۰ نفر را از پشت موتور با چاقو زدم فقط در یک مورد آنها خیلی ناراحت شدم که یک پیر زنی حدود هفتاد و هفتاد پنج ساله بود. و سپس از دکتر رضایی میپرسد خدا مرا خواهد بخشید؟
Ahmadinejad vs. Amir Kabir
søndag den 28. juni 2009
Who is Mojtaba Khamenei?
مجتبی خامنه ای (پسرعلی خامنه ای) كيست؟
---
--------------------------------------------
میلیون دلار به نام فردی به اسم شوجونی و غیره اشاره کرد... گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که بالغ بر در ضمن تعداد زیادی از وابستگان به بیت رهبری یا اشخاص حقیقی نزدیک به آقای خامنهای میلیاردها دلار به اسامی مختلف در بانکهای کشورهای اروپایی حساب دارند ...از جمله میتوان در بانکی در آلمان مبلغ ۸۰۰ میلیون دلار به نام مجتبی تهرانی و یا ۷۴۰۱۰ میلیارد دلار میباشد و توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است... عصبانیت آقای خامنهای از دولت انگلیس صرفاً به خاطر توقیف پول پسرشان میباشد، حتا سفارت ایران در لندن بارها با مسئولین انگلیس در این بار مذاکره کردهاند که با اقدامات قانونی عده ای، دولت انگلیس نمیتوانست کمکی به آقای خامنهای کند..
fredag den 26. juni 2009
Other ways to protest!
توجه! همکاری در تحریم صدا و سیما
صدا و سیما این روزها دروغگویی ها و تحقیرهایش را به اوج رسانده.
یک راه که برای مقابله مدنی با این رسانه دروغ پرداز توسط گروهی از مردم پیشنهاد شده و کاملا نیز عملی است تحریم خرید کالاهایی است که در صدا و سیما تبلیغ میشود.
کافیست کالایی که تبلیغ میشود را در خاطر داشته و به هنگام خرید از آنها نخرید و حتا ممکن است به فروشنده نیز بروز بدهید که این کالا را به دلیل تبلیغ شدن در صدا وسیما نمی خرید.
مطمئن باشید همین حرکت مدنی که کوچکترین هزیته ای هم برایتان ندارد و هیچ آسیبی به شما و عزیزانتان نمیرساند در صورت همه گیر شدن میتواند بسیار کارساز باشد.
صدا و سیما در سال دست کم 300 میلیارد تومان از تبلیغات درآمد دارد. از چیپس و پفک گرفته تا لوازم خانوادگی.
پس همراهی کنید و دیگران را نیز به این حرکت مدنی دعوت کنید.
اگر جرات به خیابان رفتن وشعار دادن نداریم دست کم از این راههای ساده استفاده کنیم.
اینرا برای دیگران نیز ارسال کنید.
torsdag den 25. juni 2009
Some ways to defend yourself
چندین راه برای دفاع شخصی در مقابل نیروهای بسیج و سپاه
اگر نیروها شما را گرفتند، برای رهایی مدام خود را به جهات مختلف حرکت دهید چرا که نیروها باید با یک دست شما را نگاه دارند و به همین لحاظ یک دست بیشتر ندارند که ضربات شما را منحرف کنند. برای رهایی از چنگ نیروهای امنیتی کارسازترین وسیله پنجه بکس چوبی است که به راحتی با یک تخته چوب، دریل ،اسکنه و یا هر وسیله تراش دیگر قابل ساخت است. بیشتر از نیم ساعت وقت نمیگیرد و در عین حل بسیار سبک، قابل حمل و کار ساز میباشد. در حین ساخت مطمئن شوید که لبههای بیرونی موج دار و تیز باشند
حملات موتور سوارن
نیروهای بسیج در حملاتشان از تاکتیک حمله و عقب نشینی استفاده میکنند که بیشتر از هر چیز در جهت ایجاد وحشت میباشد. این تاکتیکی است که نیروهای اسب سوار پلیس آمریکا در فرو نشاندن تظاهراتهای مربوط به حقوق مدنی استفاده میکرده است. استفاده از موتور سیکلت در محیط شهری منفعتی بدیهی دارد چرا که موتور جاهایی میتواند برود که ماشین نمیتواند. اما استفاده از موتور سیکلت مضراتی هم دارد که ممکن است نیروهایی که از آن استفاده میکنند را از پای در بیاورد.
کارسازترین راه برای از کار انداختن موتورهای بسیج استفاده از اسپایک تایر است. با اینکه لاستیک موتورهای بسیج از نوع خاصی کربن ساخته شده است، نمیتواند در برابر چندین پارگی مقاومت کند. آسانترین روش برای پنچر کردن لاستیک موتورهای بسیج وسیلهای است به اسم کلترپ آهنی. این وسیله را میتوانید ظرف چند دقیقه با نگاه داشتن دو میخ با زاویه ۶۵ درجهٔ به هم و بافتن آنها دور هم بسازید. یک تعدادی از اینها را روی زمین و در مسیر موتور سوارن پخش کنید. با پاره شدن لاستیکهایشان امکان کنترل را از دست خواهند داد
در مقابل گاز اشک آور
یک تکه پارچه را در سرکه خیس کنید. دهان و بینی تان را کاملا با آن پارچه بپوشانید و مقدار زیادی آب همراه داشته باشید که در صورت تماس مستقیم چشمهایتان را با آن بشورید. اینکه آتش زدن لاستیک جلوی عملکرد گاز اشک آور را میگیرد یک شایعه است.
در مقابله با باتون
نیروهای ضد شورشی در استفاده از باتون آموزش دیده اند. آنها میدانند که میتوان به راحتی یک هدف ثابت و راحت تر از آن یک هدف متحرک رو به فرار را مورد ضربه قرار داد. زدن یک هدف با باتون بستگی به یک زمان بندی درست دارد. بدترین کاری که میشود در مقابل نیروهای باتون به دست کرد این است که از آنها فرار کنید چرا که به آنها اجازه میدهد که به خوبی ظرباتشان را زمان بندی کنند. بهترین روش برای مقابله با یک باتون به دست این است که زمان بندی او را با حرکت مستقیم به سمتش به هم بزنید. درست خواندید. دور شوید، بچرخید و مستقیم به سمتش بروید که فاصله بین او و شما کم شده و از میان برود. به این ترتیب زمان بندی او را کاملا در هم میریزید. درست مانند یک بکسر که نمیتواند حریف ۵ سانت نزدیک به خودش را هدف قرار دهد. برای همین است که بکسرها مدام اینور و آنور میپرند. با رفتن به سمت گارد زمان بندی او را به هم میریزید و حتی ممکن است بتوانید او را به زمین بزنید.
شکل دهی شورش
نیروهای بسیج و گاردهای امنیتی بهترین عمل کرد را زمانی دارند که مردم پراکنده باشند. بدترین حالت برای آنها زمانی است که مردم با هم و جدا ناپذیر باشند. در دههٔ ۹۰ تظاهرات کنندگان کارگر در کره جنوبی بهترین شورش را در تاریخ ترتیب دادند به این ترتیب که هزاران نفر همگی بازوهیشان را در هم قفل کردند و به هیچ عنوان رها نکردند. پلیس ضد شورش توانست آنها را پراکنده کند
A political analysis
اگر به سرنوشت کشورتان علاقمندید حتما بخوانید.
انتخابات ریاست جمهوری یا تغییر نوع نظام ایران به نظام عدل اسلامی
1) بر مبنای نظریه نخست که متعلق به آیت اله جوادی آملی و حامیان وی است ولایت فقیه در واقع ولایت فقها است. اگر ولایت فقیه را آنگونه که وی تبیین می کند بپذیریم آنگاه علاوه بر شخص خاص رهبری در این زمان، آیت اله خامنه ای، دیگر فقها نیز هر یک به فراخور شان و جایگاه خود سهمی در این نوع حکومت خواهند داشت.
2) نظریه دوم، نظریه ای متعلق به آیت اله مصباح یزدی است. بر مبنای این نظریه، ولایت فقیه، ولایت شخص خاصی است که در واقع به زعم ایشان نایب امام زمان بوده، فرامین وی بر تمام مراجع و... ارجحیت دارد.
پس از این مقدمات باید وضعیت گذشته و فعلی را تبیین کنیم: مصباح یزدی که با حمایت شخص رهبری آیت اله خامنه ای توانسته است شاگردان و هواداران بسیاری را به گرد خود جمع کند از اوایل دهه هفتاد در پی اجرایی کردن نظریه خود بوده است. در نظریه نخست تا حدی برای جمهوریت -هر چند نیم بند- جایی وجود دارد اما در نظریه مصباح، جمهوریت در بهترین حالت خود یک تزیین و آرایش به شمار می رود. جناح راست حاکمیت با رهبری فکری مصباح و رهبری سیاسی موتلفه در سال 76 می رفت تا رویای مصباح را جامعه عمل بپوشاند که با شوک انتخاب خاتمی و حمایت هاشمی رفسنجانی، این پروژه برای سالها دچار وقفه شد. به تدریج و با انتخاب احمدی نژاد، حامیان مصباح کوشیده اند با ریاست اجرایی احمدی نژاد پروژه خویش را پی گیرند با این تفاوت که در طول این سالهای وقفه، صف بندی های جمهوری اسلامی دچار تغییرات اساسی شده است. هاشمی که خود را به نوعی همتراز رهبر می دید از همان دهه هفتاد حساب خود را از این پروژه جدا کرده بود و از این نظر همواره مورد کینه باند مصباح قرار داشت اما بخشی از محافظه کاران از قبیل ناطق نوری، حسن روحانی و.. نیز به تدریج و با تجربه سالیان و دیدن خطرات آن برای کشور از این پروژه جدا شده اند.
در اینجاست که با پیروزی احمدی نژاد دو صف بندی بزرگ در جمهوری اسلامی ایجاد شد. یک سوی صف بندی، اتحادی نصف و نیمه از حامیان نظریه جوادی آملی با رهبری فکری وی و برخی مراجع تقلید، هاشمی رفسنجانی به عنوان رهبر تکنوکراتها و تا حدی رهبری سیاسی و نیز اصلاح طلبان تشکیل شد.
در سوی دیگرمیدان، آیت اله خامنه ای به عنوان رهبر سیاسی، مصباح یزدی رهبر فکری، سپاه به عنوان بازوی نظامی و احمدی نژاد به عنوان رهبر اجرایی قرار داشتند. این گروه که با حذف اصلاح طلبان اعتماد به نفس فراوانی یافته بودند کوشیدند در قالب پروژه پالیزدار و با افشای سوابق فساد هاشمی و دیگر حامیان محافظه کار آن، این بخش از حاکمیت را نیز از حکومت حذف کنند. این پروژه برای خود جنبشهایی مثل جنبش عدالت خواه و... نیز تاسیس کرد تا نبرد قدرت را حرکتی مردمی نشان دهد اما پالیزدار که عضوی از ستاد احمدی نژاد بود اما حاضر به معامله بر سر دزدی نبود به جای اجرای پروژه رسواسازی هاشمی و هوادارنش کوشید کلیه جریانهای فاسد را بر ملا سازد. او در این افشاسازی به شعارهای خوش رنگ و آب احمدی نژاد نیز دل بسته بود اما به خاطر افشای فساد باندهای هر دو گروه، پروژه حذف هاشمی در آن مقطع تعطیل و پالیزدار عضو سابق ستاد احمدی نژاد به زندان فرستاده شد. در ادامه ماجرا، جریان مصباح با حمایت احمدی نژاد وارد انتخابات ریاست جمهوری دهم شد تا پروژه ناتمام را کامل کند که ناگهان با اقبال مردم به خاتمی روبرو شد. این گروه که از اقبال خاتمی و عدم توانایی میر حسین در جذب رای بالا مطمئن بودند کوشیدند با ترفندهایی، خاتمی را مجبور به کناره گیری کنند اما با افزایش محبوبیت موسوی، جریان مصباح متوجه شد که توان پیروزی در انتخابات را ندارد و در صورت تقلب وسیع نیز خود به خود مشروعیت حاکمیت به زیر سوال می رود و بنابراین تصمیم گرفت در پروژه ای زیرکانه، با زدن هاشمی و ناطق به دو هدف برسد:
این جریان کوشیده است از یک طرف با متهم کردن هاشمی توسط احمدی نژاد بر محبوبیت احمدی نژاد بیفزاید و از سوی دیگر با متهم کردن او می کوشد پروژه ناکام مانده به دست پالیزدار را تکمیل کند. اگر رهبری جمهوری اسلامی از حضور کسانی مثل موسوی نیز ممانعت می کرد پروژه ایشان بدون حضور مردم و لذا با مشروعیت زدایی از حکومت به انجام می رسید اما آنان برای حفظ ظاهر به حضور مردم احتیاج داشتند. از آنجا که احتمال پیروزی موسوی ایشان را مجبور می کرد که برای پی گیری اهداف خود به تقلب وسیعی روی آورند که قابل پنهان کردن نبود ایشان که از سو ظن مردم به هاشمی آگاه بودند کوشیدند با اتهام به هاشمی هم او را ناموجه تر از پیش ساخته در موقع مناسب از حاکمیت خارج کنند و هم بر رای احمدی نژاد افزوده، تا نیاز کمتری به تقلب باشد و با درصد کمتری تقلب به پیروی برسند.
اما در این میان نکته مهمی که مغفول می ماند آنست که با متهم کردن هاشمی و به ویژه ناطق نوری، مشروعیت جمهوری اسلامی به شدت مورد تردید قرار می گیرد که البته اتحاد مربع برای آن نیز فکر ی اساسی کرده است. اینان پس از انتخاب احمدی نژاد، گروه هاشمی را حذف کرده به مردم اعلام خواهند کرد که آیت اله خامنه ای از مدتها پیش به دنبال حذف این غارتگران بوده که در نهایت با کمک احمدی نژاد موفق شده است و بدین طریق، احمدی نژاد نیز به قهرمان ملی تبدیل می شود.
اما چرا آقای خامنه ای باید به دنبال حذف هاشمی، ناطق و.. باشد؟ آیا این حذف به دلیل فساد ایشان است؟ جواب به این پرسش منفی است چرا که در طیف هوادار احمدی نژاد نیز گروه کثیری افراد فاسد وجود دارند. کسانی چون آیت اله محمد یزدی که غارتگری شان اگر از هاشمی وامثالهم بیشتر نباشد کمتر نیست. بنابراین باید برای حذف ایشان توسط آقای خامنه ای به دنبال دلایل دیگر ی بود. دلیل و به عبارتی علت اصلی را از یک سو باید در همان نگاه نظریه نخست -نظریه جوادی آملی- به نظریه ولایت فقیه و از سوی دیگر ادعای همترازی امثال هاشمی دانست.
هاشمی رفسنجانی با توجه به سوابق و شخصیتش حاضر نیست کل اقتدار خود را به آقای خامنه ای واگذار کند. نظریه جوادی آملی نیز حامی وی است اما کسانی چون آیت اله یزدی بر خلاف هاشمی حاضرند در ازای دریافت پاداش، خود را به تمامی در اختیار آقای خامنه ای قرار دهند و بدین علت هاشمی و دیگر مخالفان نظریه مصباح باید از صحنه حاکمیت حذف شوند.
چند شاهد بر مدعا: در وجود نظریه مصباح که در کتابهای وی و هوادارانش نوشته شده شکی وجود ندارد. در اینکه نظریه رقیبی نیز توسط جوادی آملی نگاشته شده نیز شکی نیست. پس در این مقدمات نمی توان تردید کرد اما آیا احتمال اجرایی شدن این نظریه در این انتخابات، صرفا از ذهن یک داستان نویس نشات گرفته و یا اینکه شواهدی بر آن وجود دارد؟
شاهد نخست آنکه، احمدی نژاد با نام بردن از هاشمی و ناطق مشروعیت نظام را به کلی به چالش کشید و این موضوع نمی تواند بدون اجازه آقای خامنه ای باشد. در این جا سوال این است که آقای خامنه ای برای چه هدفی باید چنین مجوزی به احمدی نژاد بدهد؟ تبعات عمل احمدی نژاد برای مشروعیت جمهوری اسلامی آنقدر خطرناک است که صرف یک انتخابات ریاست جمهوری نمی تواند آن را جبران کند. از سوی دیگر مافیای رهبری تلاش خواهد کرد پس از حذف هاشمی و حامیانش با این ادعا که رهبری از ابتدا با این باند فساد مخاف بوده، مشروعیت خود را در اذهان حامیانش دوباره بازسازی کند.
شاهد دیگر ماجرا نحوه برخورد احمدی نژاد با مراجع تقلید است. در بیشتر سالهای پس از انقلاب، دولتها کم و بیش کوشیده اند نظرات مراجع را لحاظ کنند اما دولت احمدی نژاد کمترین بهای لازم را به مراجع تقلید داده است بی آنکه از این شیوه خود بیمی داشته باشد. آیا دلیل عدم نگرانی دولت احمدی نژاد از مراجع تقلید حمایت شدید آقای خامنه ای از احمدی نژاد نیست؟ در نظریه مصباح طبیعتا جای چندانی برای مراجع تقلید نیست چرا که آنها رقیب ولایت خواهند بود. در این راستا به یاد بیاوریم حملات نوری زاد- فیلمساز حامی احمدی نژاد- به آیت اله مکارم شیرازی که بدون ترس از عواقب کار خود به راحتی یکی از پرنفوذترین مراجع تقلید را مورد حملات پیاپی قرار داد. نوری زاد هیچ گاه به خاطر حمله به مکارم شیرازی محاکمه نشد چرا که او مورد تایید رهبر و در راستای پروژه یادشده مامور حمله به مکارم پرنفوذ بود. در همین راستا به یاد بیاوریم سخنان مکارم شیرازی پس از دیدار با آیت اله صافی که در برابر نوری زاد اعلام کرد که آروزی نابود کردن مرجعیت را به گور می برید. یادمانن نرود مکارم شیرازی این پاسخ را به اصلاح طلبان یا لائیکها نداد بلکه به نوری زاد حامی احمدی نژاد و ولایت فقیه داد.
* به این شواهد اضافه کنید .......
Lessons from Baharestan
درسهای بهارستان
گزارش ارسالی برای نشریه دانشجویی بذر – 4 تیر 1388
به نظرم تظاهرات ديروز بهارستان از اين نظر اهميت داشت كه روحيه همدلی و پايداری را هم به نمايش گذاشت و هم بالا برد. تعداد جمعيتی كه به سمت مجلس حركت مي كرد (البته در پياده روها) زياد بود. تركيب عمدتا جوان بود ولی ميانسال ها هم بودند. در بين ميانسالان، تعداد زنان كاملا بيشتر بود. پليس بعد از مدتها به فيلمبرداری از افراد روي آورده بود. مركز هجوم به مردم خود ميدان بود. ادامه سركوب به كوچه ها و خيابان های اطراف ميدان (در جنوب و غرب و شمال ميدان)، به مردمی كه عقب می نشستند گسترش يافت. شعار دادن ها توسط گروه های سی چهل نفره در محيط اطراف (و نه در مركز هجوم) انجام می شد. با شعار چند ده متری جلو مي رفتند و به محض اينكه روبروی خود نيروهای سركوبگر را می ديدند كه پياده يا با موتور قصد نزديك شدن به آنان را دارند می دويدند و عقب نشينی می كردند و در كوچه ها و خيابان های دورتر متفرق می شدند و دوباره به همين شكل در گوشه ای ديگر تجمع جديدی به طور اتفاقی با تركيب متفاوتی از افراد تشكيل می شد و سعي می كردند تا آنجا كه می شود به سمت مركز درگيری پيشروی كنند. هليكوپترها از بالا صحنه كلی را زير نظر داشتند و در واقع نقاط تجمع نيروهای سركوب و تغيير در آرايش نيرو را از بالا رهبری می كردند. با توجه به اين مساله، ايجاد چند مركز تجمع نسبتا دور از هم، براي تقسيم نيروی دشمن و مهمتر از آن، غافلگير كردن سركوبگران، اهميت زيادی پيدا كرده است. نيروی بسيج را از مناطق مختلف به تهران آورده بودند. سن اين نيرو عليرغم تبليغات زيادی كه سال های اخير در مورد گسترش نيروی بسيج مي كردند، بالای سی سال است. اصل كاری ها بالای چهل و پنجاه سال دارند. ولي تك و توك چهره بسيجي هاي خيلی جوان و البته به شدت هراسان (و گاه رنگ پريده) را در ميانشان می بينی كه دارند اولين تعليماتشان را در صحنه جنگ واقعی می بينند.
در تبليغات رژيم، موضوع به خطر افتادن رفاه و زندگی اقتصادی مردم اين روزها زياد به ميان كشيده می شود. اين واقعيتی است كه بازار كساد است. مغازه های كوچك و متوسط دچار افت شده اند. منظورم مغازه دارها و رستوران ها و... است. خيلی ها بايد زودتر مغازه ها را ببندند. رژيم دارد روی اين حساب می كند كه نارضايی بخشی از خرده بورژوازی كاسب از ادامه وضع بی ثبات به كمكش بيايد. در كوچه و خيابان و تاكسی، آدم های حكومت اين را تبليغ می كنند كه: چه فايده؟ اين دعواها چه ربطی به مردم دارد؟ همه چيز خوابيده است؟ اين كه نشد كار؟ پادزهر اين تبليغات، ارائه دورنمای سياسی و اهداف بالاتر سياسی و اجتماعي در بين مردم است. ولی راديكاليزه شدن فضای سياسی جامعه (حتی در همين حد كنونی اش و در شرايط نبود يك قطب قوی انقلابی) واقعا دارد جلوی تاثير اين تبليغات را می گيرد. يعنی حتی آن كاسبی كه دارد ضرر می كند هم انگشت اتهام را بر روی حكومت گرفته است و نه ”درگيری و بي ثباتی“.
رژيم در پی فرسايش و تحليل بردن نيروی مردم با سركوب ممتد است. دستگيری ها را بيشتر كرده اند. معمولا در رسانه ها تاكيد بر دستگيری اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها و روزنامه نگاران است. اين دستگيری ها يك كاركرد معين دارد ولی به نظرم مهمتر از اينها، در طرح سركوب رژيم، دستگيری پيشگامان درگيری های خيابانی است. اين دستگيری ها تا به حال صدها نفر را فقط در تهران شامل می شود. يك نكته ديگر هدف قرار دادن زنان در تظاهرات هاست. هم به شكل ضرب و شتم و هم قتل. اين واقعا يك سياست آگاهانه است چون اهميت اين نيرو را از مدت ها پيش فهميده اند.
يك مشاهده ديگر: به نظرم شعار مرگ بر جمهوری اسلامی بايد در همه جا به طور ثابت تكرار شود. اما نكته ای كه مشاهده كردم اينست كه اكثر مردم حتي در حادترين لحظه های درگيری دوست دارند شعار مرگ بر ديكتاتور بدهند و نه مرگ بر جمهوری اسلامی. چرا؟ آيا از لحاظ ذهنی، برای توده های عام راحت تر و ملموس تر است كه افراد معين را آماج قرار دهند تا يك نظام را؟ آيا با مرگ بر ديكتاتور گفتن، مشخص تر می توانند خشم و نفرت خود را ابراز كنند؟ شايد راه فراگير كردن مرگ بر جمهوری اسلامی اين باشد كه اين شعار در هر جایی و با هر ابزاری، به چشم بيايد. از شعار نويسی های كوچك و بزرگ در سطح شهر گرفته تا كليپ و پوستر و
onsdag den 24. juni 2009
An Interview with a Basiji
خدا عمرت دهد. التماس دعا (او که در چشمانش دلهره نهفته است، لهجه غلیظی دارد)
اهل کجا هستی؟
تربت
تربت؟
تربت جام.
چند سال داری؟
36 سال
زن و بچه هم داری حتما؟
نی. زن و بچه خرج دارد. من بیکارم.
بیکار؟ مگر تو بسیجی نیستی؟ حقوق نمی گیری از سپاه؟
نی. بسیجی نیستم که. بیکارم.
ولی الان که سرکاری؛ نه؟
ها!
چوبدستی چرا دستت گرفتی؟
ما را آورده اند اینجا تا منافقین را بزنیم. این چوبدستی را هم برای همین به ما داده اند.
چه کسی داده؟
حاجی. گفته جوری بزن که دیگر بلند نشود. اینها خائن هستند.
خودت چه فکر می کنی؟
من به این کارها کاری ندارم؛ پولم را می گیرم.
پول کتک زدن می گیری. حال هم می کنی.
ها! آنها پول داده اند تا بزنم. توباشی نمی زنی؟
حالا چقدر می دهند؟
روزی 200 تومان. [خنده ای می آید توی چشم هایش]200 هزار تومان
خیلی زیاد است. با این پول می خواهی چه کار کنی؟
می روم زن می گیرم. دو تا هم بخواهم می دهند وقتی اینقدر پول داشته باشم. می دانی چقدر می شود؟ دو میلیون. حالا شاید دیگر نروم تربت. شاید همینجا بمانم. حاجی می گفت باز هم تظاهرات می شود؛ به ما کار می دهند.
چند روز است آمده ای تهران؟
3 روز. 7 روز دیگر قرارست بمانیم.
کسان دیگری که با تو هستند از کجا آمده اند؟
همه را نمی شناسم اما در آسایشگاه ما از مازندران، اراک و خوزستان هم آدم هستند. از تربت حیدریه و خواف هم هستند. [نوشیدنی اش را خورده است. در خواست یک نخ سیگار می کند. می دهم. آتش می زند. در حال دود کردن سیگار به حرف زدن ادامه می دهیم. ]
عرب هم هست بین تان. نه؟
آره؛ ولی من شنیدم آنها را به هتل برده اند. می گویند از لبنان آمده اند. دیشب که به ما شام تن ماهی دادند، بچه ها می گفتند به عرب ها غذای خوب می دهند.
آسایشگاه شما کجاست؟
نمی دانم. تهران را بلد نیستم. اما دور است. اینطرفی می رویم تا می رسیم به آسایشگاه. ( او شرق تهران را نشان می دهد).
تا حالا تهران آمده بودی؟
نه ؛اولین باراست.
نماز هم می خوانی؟
بله. اما اینجا می گویند وقتی در ماموریت هستی دستشویی هم نباید بروی.
ناراحت نمی شوی مردم را می زنی؟
مردم؟ حاجی می گوید کسانی که شعار می دهند منافق هستند. من حرف او را قبول دارم. او حاجی است. می دانی حاجی دروغ نمی گوید. [در این موقع مرد هیکلمند و چاقی وارد مغازه می شود. با اخم به دور وبر نگاه می کند و چشمش به آن جوان می افتد. ]
می گوید: اینجا چه می کنی؟ با کی حرف می زدی؟
مرد جواب می دهد: هیچی؛ آمده بودم کانادا بخرم.
برو سر پست خودت. یا الله.
مرد چماقش را بر می دارد و می رود. نوشابه خنک خورده و حالش جا آمده. هفت روز دیگر که برسد، باز برای او کار خواهد بود؟
A car accident kills the man responsible for information leech.
فوری)عسگری،کسی که آرای 19 میلیونی موسوی رو لو داده بودکشته شد
28 خرداد 88 - 17:14
عسگری، همان کسی که آرای 19 میلیونی موسوی رو لو داده بود،در تصادف ساختگی رانندگی کشته شد
به نوشته سعید کمالی در تهران، بنا بر گزارشهای تائید نشده، مردی که نتایج واقعی انتخابات (همان آماری که نشان میدهد احمدی نژاد در مقام سوم قرار دارد) را از وزارت کشور به بیرون درز داده بود در یک تصادف مشکوک کشته شد.
محمد عسگری که مسئول امنیت شبکه تکنولوژی اطلاعاتی IT وزارت کشور بود روز کذشته در تهران کشته شد. بنا بر گزارش عسگری نتایجی را به بیرون درز داد که نشان میداد در انتخابات با استفاده از نرم افزار جدیدی توسط دولت، آرا دریافتی از شهرستانها تغییر داه میشد. گزارش نشان میداد که موسوی با 19 میلیون رای برنده انتخابات میباشد.
Torture in Evin Prsion in order to control the situation in Iran.
از منابع آگاه خبر میرسد آقایان تاجزاده، رمضانزاده و... در بند 209 زندان اوین تحت شکنجه شدید هستند تا مجبور شوند در برنامه ای تلویزیونی اقرار کنند قصد کودتای مخملی با کمک موسوی و کروبی داشته اند، و به این بهانه حکم اعدام موسوی و کروبی و چند تن دیگربه جرم براندازی صادر شود.
با اطلاع رسانی وسیع مانع این هدف شوم شویم.
Where is Rafsanjani ?
در اختیار رفسنجانی است!
چند موضع گیری تند، از سوی دو عضو فقهای شورای نگهبان – احمد خاتمی و محمدیزدی- و همچنین خود داری مراجع قم از قبول احمدی نژاد بعنوان پیروز انتخابات اخیر، به آن اخبار و شایعاتی دامن می زند که بموجب آن گویا 40 تن از علما و اعضای مجلس خبرگان نامه ای را امضاء کرده اند که در آن خواهان ابطال نتیجه انتخابات شده اند. گفته میشود این نامه دراختیار هاشمی رفسنجانی است.
از سوی دیگر گفته می شود علی خامنه ای از محل مسکونی خود به نقطه دیگری منتقل شده است. یا بدلیل مسائل امنیتی و یا برای قرار دادن او تحت مداوا. حتی گفته می شود دستگیر دختر هاشمی رفسنجانی "فائزه" که در میان جمعیت تظاهر کنندگان روز شنبه شناسائی امنیتی شده بود، عمدتا با هدف زیر فشارقرار دادن هاشمی رفسنجانی بدلیل نقشی بوده است که در پشت صحنه و در مذاکرات با مراجع و علما و برخی اعضای مجلس خبرگان ایفاء می کند.
گفته می شود یکی از انگیزه های کودتای انتخاباتی اخیر، تشدید بیماری سرطان ریه رهبر است و فرزند او "مجتبی" سعی دارد با این کودتا قدرت را در بیت پدرش نگهدارد و سپس خود آن را قبضه کند و نگذارد رئیس جمهوری مستقل از بیت رهبری سکان را بدست بگیرد.
تمام تجربه بیت آیت الله خمینی و سرنوشت احمد خمینی در شکل گیری کودتای انتخاباتی اخیر نقش داشته است. یعنی تعیین جانشین رهبر، پیش از فوت رهبر! حدس زده می شود، بخشی از نامه میرحسین موسوی که در آن اشاره می کند "بحث نه بر سر ریاست جمهوری و انتخابات اخیر، بلکه بر سر نهادینه شدن یک روش حکومتی است!" می توان اشاره به همین مسئله باشد. یعنی تبدیل جمهوری به پادشاهی یا حکومت اسلامی که نوعی پادشاهی مذهبی است!
در یک خبر دیگر، سه آیت الله شناخته شده قم، یعنی جوادی آملی، امینی و استادی نماز جمعه قم را تحریم کردند. ظاهرا علت این تحریم اعزام دارودسته های وابسته به مصباح یزدی به نماز جمعه قم و شعار علیه مراحع است.
تاکنون اکثر مراجع تقلید، از جمله سه آیت الله مذکور درباره اعلام احمدی نژاد بعنوان پیروز انتخابات اخیر امتناع کرده اند و آیات موسوی اردبیلی و صانعی هم خواستار رسیدگی به حقوق مردم شده اند.
آیت الله جوادی آملی در باره حمله به کوی دانشگاه گفته است: هیچ مسلمانی هرگز حاضر نیست خانه و زندگی کسی را آتش بزند و این ها حتما بیگانه هستند.
هفته گذشته برخی طلاب وابسته به مصباح یزدی علیه نامه آیتالله هاشمی رفسنجانی به رهبر، علیه آیات جوادی آملی، علیه آیت الله صانعی و علیه شخص هاشمی رفسنجانی شعار داده بودند. این اخبار درکنار شنیده هائی که درباره کنار گذاشتن فرماندهان مخالف سرکوب مردم در سپاه و مخالف خوانی های نیروی انتظامی با سرکوب و حمایت از لباس شخصی ها، همگی در کنار هم حکایت از تحولاتی در دستگاه حاکمه دارد. حتی دو مصاحبه شیخ محمد یزدی و احمد خاتمی( دو عضو فقهای شورای نگهبان) نیز در همین ارتباط قابل بررسی است.tirsdag den 23. juni 2009
Appeal to the UN on the Situation in Iran
http://www.petitionspot.com/petitions/omidadvocatescom/
H.E. Mr. Martin Ihoeghian Uhomoibhi
President of the United Nations Human Rights Council
cc: Members of the Human Rights Council
Sub: Appeal for a Special Session of the United Nations Human Rights Council on the Human Rights Situation in the Islamic Republic of Iran
Your Excellency,
Omid Advocates for Human Rights and the undersigned groups and individuals call upon the UN Human Rights Council to hold a Special Session on the current human rights situation in the Islamic Republic of Iran.
We welcome the statement by Secretary-General Ban Ki-moon urging Iran’s leaders to reflect and respect in a “most transparent and fair and objective manner” the will of the Iranian people in the recent election. We also appreciate the Secretary-General’s expression of concern for the current situation in Iran.
Following Secretary-General’s statement, we appeal to Council members to address the ongoing human rights violations against Iranians concerning their right to life and freedom of expression and assembly. We urge Council members to examine closely the violent crackdown on peaceful demonstrations throughout Iran. We also urge Council members to protect the rights of individuals and groups in Iran to peacefully exercise their rights to freedom of expression, association, and assembly, including participation in activities, which dissent from state policies and practices. Finally, we urge you to call for the immediate release of all those currently detained for the peaceful exercise of their rights and for the protection of any detainee from torture or other ill-treatment.
Widespread and reliable information regarding ongoing human rights violations, including at least 8 deaths and numerous arrests against those demanding freedom of expression and the right to a fair election, makes it imperative that the Human Rights Council as the principal human rights organ of the United Nations take urgent measures by convening a special session to address the current situation in Iran.
We urge the Council to immediately call upon the Iranian authorities to receive a joint mission of Special Procedures mandate-holders on extrajudicial, summary or arbitrary execution and other relevant mandates such as the Special Rapporteur on Torture, the Special Rapporteur on Freedom of Opinion and Expression and the Special Representative of Secretary-General on Human Rights Defenders.
We remain at your disposal for any further information or consultation on this urgent matter.
Thank you very much for attention to this appeal.
Yours sincerely,
----------------------------------------------------
Added by: omidadvocates on June 22, 2009, 12:49:31 am
----------------------------------------------------
*Please note that as of June 21, 2009, the number of deaths have increased significantly and are now believed to be in the few hundreds.
Please do sign this petition. here:
http://www.petitionspot.com/petitions/omidadvocatescom/
Where is My OIL Money!?
Foreign bank accounts of
Iranian leaders
1) Ali Khamenei
- Sparkasse Bank (Frankfurt/Germany) Acct.# 234075617: DM 112.1 Millions
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct. # 217824: US$ 97 Millions
- Banque Cantonale (Lausanne/CH) Acct. # 71713: US$ 73.2 Millions
2) Ali Akbar Hashemi Rasfandjani
- Union Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# 223870390: SF 532.5 Millions
- Societe Generale ( Z urich/CH) Acct.# 30064183: DM 477.2 Millions
- Sparkasse (Ciborg/Germany) Acct. # 2957132: DM 238.2 Millions
3) Mohammad Ali Tasskhiri
- Societe Generale (Geneve/Ch) Acct.# 500032654: DM 280.7 Millions
- Midland Bank (London/UK) Acct.# 832-150270: BP 12.2 Millions
- Dressdner bank (Dusserdolf/ Germany) Acct.# 8354783: DM 48.3 Millions
4 ) Mohammad Golpayegani
- Credit Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# CEO7680: SF 85.7 Millions
5) Bijan Namdar Z angene
- Union Bank Suisse (Geneve/CH) Acct.# 314380320: US$ 141.7 Millions
6) Habibollah Asgar Aladi
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct. # 3983BHK: US$ 180 Millions
7) Ahmad Jannati
- Midland Bank (London/UK) Acct.# 92114016: BP 54.2 Millions
8) Abdollah Nategh Nouri
- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 2102120321ND: USD 123.9 Millions
- Deutsh bank (Hamburg/Germany) Acct.# 03223486: DM 64.1 Millions
9) Mohsen Rafighdoost
- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 2183130687: USD 122.7 Millions
10) Mohsen Hashemi Bahremani
- Deutsh bank (Munchen 3/Germany) Acct.# 1732736: DM 370.7 Millions
- Credit Bank (Geneve/CH) Acct.# 928530FC: USD 178.2 Millions
11) Abbas V aez-Tabassi
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# FAH7272: SF 97.2 Millions
- Sparkasse (Hamburg/Germany) Acct #. DFH72251660: USD 216.7 MillionsÂ
12) Hossein Shariatmadari
- Midland Bank (London/UK) Acct.# 34414011: BP 37.8 Millions
13) Mohsen Rezai
- Union Banque Suisse (Geneve/CH) Acct.# 442760430: USD 78.2 Millions
- Credit Bank (Geneve/CH) Acct.# FAH7967: SF 52.7 Millions
14) Massood Movahedian
- Commerz Bank (Koln/Germany) Acct.# 3528817: DM 287.8 Millions
15) Kamal Kharrazi
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# AMF4567: USD 18.2 Millions
16) Ali-Reza Mo-ayeri
- Societe Generale (Geneve/CH) Acct.# 50024814: USD12.6 MillionsÂ
17) Hossein Kordi
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.#14710025: USD 14.7 Millions
18) Abbas-Ali Forooghi
- Corner Bank (Geneve/CH) Acct.# 12930034: USD 10.7 Millions
Elamie: Barnameye 24 & 25 June 2009
روز چهارشنبه سوم تیر : مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان
تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی چهارشنبه سوم تیر جناب آقای موسوی و خانم زهرا رهنورد، تمامی اعضا و رؤسای ستادها به همراه خانواده خویش در مسالمت آمیزترین تجمع ممکن برای اعتراض به نتیجه انتخابات روز چهارشنبه ساعت 4 در مقابل مجلس شورای اسلامی در بهارستان تجمع خواهند کرد. آقای موسوی ساعت 5 سخنرانی خواهند داشت. لطفا همراه با خانواده ی خویش بیایید. لطفا در اطلاع رسانی این تجمع ما را یاری کنید
روز پنج شنبه چهارم تیر : مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب
با توجه به تاکید میر حسین بر اعتراض مسالمت آمیز برای احقاق حقوق، منتظر اعلام مسیر راهپیمایی و عزاداری هستیم، فعلا مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب امن ترین مکان به نظر می آید. تا در کنار آن روح آزاده به سوگواری شهدایمان بپردازیم.
مردم ایران به پا خیزید و به ما بپیوندید.
از مردم تمام استانها و شهرستانهای ایران دعوت میکنیم
روز 5 شنبه به تهران بیایند و به مردم تهران بپیوندند .
این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .
لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.
-----
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد
تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات
هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران
میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران
تا ابطال انتخابات
هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب
و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب
تا ابطال انتخابات
والسلام علي من التبع الهدي
مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی
این خبر بسیار مهم است لطفا همه مطالب آنرا کامل خوانده و منتشر نمائید .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .
ما مخالف نظام و اسلام نیستیم .
ما از خود شما هستیم , ما همه مسلمانیم , ایرانی هستیم.
ما خواهان آزادی در مقابل ابراز اعتراض خود هستیم .
حرف ما چیز دیگریست . به حرفهای ما گوش کنید.
ما تا کی باید ساکت بنشینیم و نتوانیم اعتراض کنیم ؟
ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات
هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران
میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران
تا ابطال انتخابات
هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب
و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب
تا ابطال انتخابات
والسلام علي من التبع الهدي
مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی
این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .
لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.
خلاصه ای از بیانیه مهم مردم معترض تهران به نمایندگی از مردم معترض سراسر ایران
این روزها شاهد ذبح عدالت در مسلخ مصلحت اندیشی بوده و هستیم.
آری این روزها شاهد ریخته شدن خون مردم حق طلب ایران در کوچه ها و خیابان ها هستیم. شاید بسیاری از مردم که از دیدن این صحنه ها احساس وظیفه میکنند نمی توانند با حضور در کوچه و خیابان فریاد دادخواهی سردهند.
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .
ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .
مردم ایران به پا خیزید و به ما بپیوندید.
ما مخالف نظام و اسلام نیستیم .
ما از خود شما هستیم , ما همه مسلمانیم , ایرانی هستیم.
ما خواهان آزادی در مقابل ابراز اعتراض خود هستیم .
حرف ما چیز دیگریست . به حرفهای ما گوش کنید.
ما تا کی باید ساکت بنشینیم و نتوانیم اعتراض کنیم ؟
چرا اعتراض ما را به اسلام و خدا نسبت می دهند ؟
کسی با اسلام مخالف نیست کسی با نظام مخالف نیست این را همه میدانند .
چرا انتقاد از نوع عملکرد نظام را نوعی مخالفت با نظام و اسلام می دانید ؟
یعنی ما نمی توانیم از حکومت خود انتقاد کنیم ؟
چرا ما نمی توانیم بگوییم رای ما چه شد ؟
چرا ما نمی توانیم بگوییم چرا مردم را می کشید ؟
چرا هرکسی که حرف حق می گوید یا دستگیر می کنید یا می کشید ؟
و هزاران چرای بی جواب دیگر ....
کی اسلام گفته بخاطر قدرت کشتار راه بیاندازید ؟؟
این ظلم است ظلم .
دوباره اعلام می کنیم چرا انتقاد از نوع عملکرد نظام را نوعی مخالفت با نظام و اسلام می دانید ؟
چرا همه چیز باید به پای اسلام تمام شود .
امام حسین برای چه قیام کرد و کشته شد ؟؟؟
اسلام دین صلح است دین دوستی برادری نه برادر کشی
شما عدالت خود را با عدالت علی مقایسه می کنید لعنت بر شما ها که دین مقدس اسلام را از بین بردید
از خون شهدا بترسید که آه آنها گریبان شما را خواهد گرفت .
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .
ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .
قریب به یک هفته است که از اعلام نتایج انتخابات می گذرد. در این یک هفته تمام امکانات صدا و سیما، سایتهای اینترنتی و مطبوعات طرفدار دولت، 24 ساعته به دنبال اثبات حقانیت خود و متهم کردن مستقیم و غیر مستقیم نامزد محترم ریاست جمهوری آقای مهندس میر حسین موسوی بوده اند. تمام اخبار، تحلیلها و حتی سخنرانی آقای دکتر احمدی نژاد- در جشن پیروزی پس از انتخابات در میدان ولی عصر- این شبهه را در اذهان مردم قویتر می کند که پس طرف مقابل چرا فرصتی برای ابراز انتقادات و اعتراضاتش ندارد؟ اگر حقیقت باید پشت درهای بسته و فقط در حضور ماموران قانون بررسی شود و سپس نتایج آن به آگاهی مردم برسد،
چرا طرفداران دولت فعلی کاملاُ آزادانه نظرات خود را به مردم اعلام می کنند ولی سهم طرفداران آقای موسوی چیزی جز تصاویر کوتاه و گنگ، اخبار ناقص و تازه آن هم همراه تحلیل های تبعیض آمیز و آمیخته به شبهاتی نظیر آشوب طلبی و اغتشاش زایی نیست؟
لطفا به شعور مردم ایران احترام یگذارید و به آنها فرصت دهید تا خودشان حق را انتخاب کنند.
سوال اساسی این است که اگر شعور ملت ایران بهترین قاضی برای تحلیل اتفاقات پس از انتخابات است پس چرا از آقای موسوی حتی فرصت یک ساعته گفتگوی پس از خبر هم دریغ می شود؟
چشمان همه دیروز در امیر آباد تهران شاهد بود که چطور یک کودک 10 ساله را با گاز اشک آور کشتند.
چشمان ما دید که چگونه مردم را به حد کشت کتک میزدند چرا ؟
آیا اینجا ایران است ؟؟ آیا شماها انسانید تا کی باید سکوت کرد آنهایی که در خانه نشسته اید و یا به خیابانها نمی آیید آیا شما ایرانی نیستید ؟
بیایید و ببینید در تهران چه میگذرد آیا چند میلیون انسان که همه از مردم هستند ارازل و اوباش می باشند ؟؟
صدا و سیمای دروغگو یه عده معتاد را که نمی دانم از کجا آورده نشان مردم میدهد و می گوید اینها ارازل دستگیر شده می باشند .
4 نفر را به عنوان بمب گذار نشان مردم میدهند که ما عوامل را پیدا کردیم . چه کسی دیگر این حرف ها را باور می کند . بچه 10 ساله هم دیگر گول این حرفها را نمی خورد .
جرات دارید همه صحنه ها را نشان دهید ؟ چرا صحنه هایی را که خود دوست دارید نشان مردم می دهید ؟ چرا جریان را وارونه نشان میدهید .آیا فکر می کنید مردم صدا و سیما را قبول دارند .
کدام را باور کنند آنچه را که با چشمان خود دیده اند یا آنچه را که شما ها در صدا و سیما وارونه نشان میدهید
چرا صحنه آن بسیجی که مردم را به رگبار بست و باعث کشته شدن 8 نفر و زخمی شدن تعدادی شد را نشان نمی دهند .
صحنه کشته شدن , صحنه کتک زدن مردم عادی که در حال عبور از خیابان هستند .
صحنه اعتراض چند میلیونی و آرام مردم .
آیا چند میلیون انسان که همه از مردم هستند ارازل و اوباش می باشند ؟؟
شما همه را دستگیر کرده اید .
دانشجویان , فعالان سیاسی , هر کسی که حرف حق بزند همه را دستگیر می کنید !!
آیا همه دستگیر شدگان ارازل هستند .
دوباره می گویم آیا همه دستگیر شدگان ارازل هستند ؟؟؟
چرا سیستمهای ارتباطی را قطع کرده اید ؟؟
موبایل ,SMS , یاهو مسنجر اینترنت , پارازیت و ...
اگر جرات دارید همه چیز نشان دهید تا مشخص شود ارازل هستند یا مردم عادی؟؟
چرا میترسید ؟ شماها وجدان دارید؟ شماها خدا می شناسید ؟
شماها که دم از اسلام میزنید :
آیا صحنه های کتک زدن مردم عادی دروغ است ؟
آیا کشته شدن و دستگیری در کوی دانشگاه دروغ است ؟
آیا کشتن مردم که فرقی نمی کند که باشد زن , مرد , کودک, پیر ... دروغ است ؟
آیا می توان به چشمان خود گفت آن چیزی که میبینی دروغ است میتوان ؟؟؟؟
آیا همه دروغ می گویند اما صدا و سیما راست می گوید !
اگر موردی نیست چرا باطل نمی کنید تا مردم آرام شوند و دوباره رای گیری نمائید !
اگر شما مطمئن هستید دوباره آقای احمدی نژاد انتخاب می شود ,
چرا انتخابات را دوباره برگزار نمی نمائید ؟
چرا ساعت رای گیری تمدید نشد ؟؟
چرا تعرفه ها با وجود نزدیک به 12 میلیون تعرفه اضافی باز هم کم آمد ؟؟
دنبال مدرک تقلب هستید این خنده دار نیست ؟؟
میگویند سندی ارائه دهید که نشان دهد تقلب صورت گرفته !
فکر کرده اید با چه کسانی طرف هستید ؟؟ فکر کردید مردم ... هستند ؟؟
چرا صدا و سیما همه چیز را برعکس و وارونه نشان مردم میدهد ؟؟
این , آخر جنایت است جنایتی وحشتناک .
خدا شما ها را لعنت کند.
کی اسلام گفته بخاطر قدرت کشتار راه بیاندازید ؟؟
امام حسین برای چه قیام کرد و کشته شد ؟؟؟
اسلام دین صلح است دین دوستی برادری نه برادر کشی
شما عدالت خود را با عدالت علی مقایسه می کنید لعنت بر شما ها که دین مقدس اسلام را از بین بردید
از خون شهدا بترسید که آه آنها گریبان شما را خواهد گرفت .
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
این اعتراض ها به زودی فروکش نمیکند .
ما انتقام خون همه کشته شدگان را خواهیم گرفت .
ما آرام نخواهیم نشست هر شب در تمام میادین تهران دست به اعتراض خواهیم زد .
تظاهرات و راهپیمایی عظیم و خود جوش مردمی در اعتراض به سرکوب و کشتن مردم تا ابطال انتخابات
هر شب در تمام میادین تهران میدان آزادی , میدان انقلاب , میدان ولی عصر , میدان هفت تیر , میدان توحید , , میدان ونک , میدان مادر , میدان امام خمینی , میدان جمهوری , میدان فردوسی , میدان بهارستان , میدان امام حسین میدان فلسطین , میدان فاطمی , میدان آرژانتین , میدان تجریش , میدان صادقیه , سعادت آباد , پاسداران , میدان 7 حوض , نارمک , تهرانپارس میدان را آهن , میادین جنوب شهر تهران (شهرری , نازی آباد , خانی آباد , جوادیه , خزانه و .... ) , شهرستانهای اطراف تهران (اگر در جنوب شهر نمی توانید به نزدیکترین میدان محل سکونت) و تمامی میادین اصلی و مهم تهران
میادین شرق و غرب , جنوب و شمال تهران
تا ابطال انتخابات
هر روز از ساعت 6 بعد از ظهر به بعد اوج تظاهرات از ساعت 8 شب
و ندای الله اکبر و یا حسین , میر حسین هر شب از ساعت 10 شب
تا ابطال انتخابات
والسلام علي من التبع الهدي
مردم معترض تهران
حامیان میرحسین موسوی
حامیان مهدی کروبی
این مطالب را به هر نحوی انتشار داده و به گوش همگان برسانید .
لطفا این خبر را از طریق تلفن یا حضوری، به نزدیکان خود در سراسر ایران اطلاع دهید.